امروز انقلابیون سلفی شعار حسین {علیه السلام} و اهل بیت او را می دهند ولی دقیقا کاری که یزید با آنها کرد را انجام می دهند! این همان مکاری روشن احمقهای دروغگو و فاسد است!
حسن فرحان المالکی، عالم برجسته سعودی که اینک توسط دولت این کشور زندانی شده است چندی پیش متنی را در مقایسه انقلاب امام حسین علیه السلام و انقلاب جریانات تکفیری اخیر نوشته است که مجله الکترونیکی اخوت ترجمه این متن زیبا را تقدیم به شما می کند.
سلفی های انقلابی – منظور اینجا غلات آنهاست!- سعی کردند تا برای اقدامات خود به انقلاب امام حسین علیه السلام استناد کنند حال اینکه تفاوت های جوهری بسیاری در اهداف و شرایط و دشمنان و یاوران این دو پدیده وجود دارد!
می توان تفاوت ها را در این نکات خلاصه نمود:
اول: اهداف انقلاب امام حسین بسیار است و از جمله آنها: زنده کردن دین و عدل و شناخت و آزادی بود و اینکه عبادت فقط منحصر به خدا بشود و مسیر امت اصلاح گردد. حال آنکه هدف انقلاب سلفیون، یکی است و آن مذهبی گری است و اینکه ظلم بیشتری بکنند حال آنکه امام حسین می خواست که ضد ظلم باشد.
اهداف قیام حسین {علیه السلام} متعالی و در راستای اراده الهی و نبوی و قیامت و برای دفاع از مستضعفان و فقرا بود و قیام سلفی ها فقط مذهبی گری است!
حسین {علیه السلام} انقلاب خود را با حمله آغاز نکرد و وقتی جنگید با لشگریان جنگید ولی انقلاب سلفی ها با هجوم آن هم به بی گناهان بجای گناهکاران بود و میان مردم عادی و نظامی هم فرقی نداشت!
انقلاب حسین {علیه السلام} حرکتی بیهوده نبود و اهداف مشخص و روشنی داشت ولی اهداف قیام سلفیون مخفی و غیرروشن است و هدف خاصی را جز کشتن همه مخالفان خودشان اعلام نمی کنند!
انقلاب حسین {علیه السلام} مقابله یک لشگر با لشگر دیگر بود ولی قیام سلفیون بمب گذاری و انفجار و قتل و شکنجه و خرابکاری در قالب یک نگاه محدود است!
انقلاب حسین {علیه السلام} مرتبط به شرق و غرب و وابسته به جایی نبود ولی انقلاب سلفیون عملیاتی پشت عملیات دیگر است که در خدمت کفار و برای تصفیه حساب مذهبی صورت می گیرد!
انقلاب حسین {علیه السلام} ضد ظلم و برای پاسخ به درخواست مردم بود نه برای فرصت طلبی، حال آنکه انقلاب غلات سلفی، فرصت طلبانه و اساسا با یزید است ضد حسین {علیه السلام}.
غلات سلفی ادعا می کنند که تداوم راه حسین {علیه السلام} هستند حال آنکه دروغ می گویند چرا که آنها قلبا و عملا ضد آن هستند ولی فکر می کنند خیلی زرنگ اند!!
انقلاب حسین {علیه السلام} بدنبال بلند کردن کتاب خدا و سنت پیامبر و اقامه عدل و ادای حقوق مردم و گسترش معرفت دینی بود و سلفیون دقیقا عکس اینها هستند!
انقلاب حسین {علیه السلام} برای یاری اهل عدل و قرآن در مقابل مجرمین و ظالمین بود و انقلاب سلفیون برای یاری بنی امیه و ضد حسین و پدر و مادرش و اهداف ایشان بود.
غلات سلفی شعار حسین {علیه السلام} را در ظاهر سر می دهند تا او را در باطن به قتل برسانند...
بنی امیه بدن حسین {علیه السلام} را از بین بردند و اینها می خواهند راه و آثار او را از بین ببرند!
این دروغگویان، علنا مکر می کنند، آنها از همه نظر ضد حسین {علیه السلام} و از همه جهت همراه بنی امیه هستند لذاست که اقدامات شان شبیه اقدامات بنی امیه است و شعار برای شان کفایت نمی کند!
حسین {علیه السلام} زن و کودکی را نکشت، جایی را نسوزاند، فساد نکرد و نبش قبر ننمود، گوشت بدن زنده یا مرده ای را نخورد... حال آنکه این انقلابیون سلفی سیره بنی امیه را احیا کردند!
امروز انقلابیون سلفی شعار حسین {علیه السلام} و اهل بیت او را می دهند ولی دقیقا کاری که یزید با آنها کرد را انجام می دهند! این همان مکاری روشن احمقهای دروغگو و فاسد است!
اگر حسین {علیه السلام} پیروز می شد از بنی امیه حمایت می کرد و سیره پدربزرگش در روز فتح مکه و سیره پدرش در جنگ جمل را اجرا می نمود ولی اگر این سلفی ها پیروز شوند سیره یزید در حره را اجرا خواهند کرد!
چنین نیست که هر ادعای زبانی در یک انقلاب به همان اهداف و نتایج برسد ... هرگز! برای هر امری اهل آن امر و عقل و قلب و صداقت و حقایق آن وجود دارد.
انقلاب حسین {علیه السلام} مرده را زنده می کند با اینکه او مرده است... با بیدار کردن وجدان ها، تفکرات، آزادی ها و حقوق، حال آنکه انقلاب سلفیون زنده را می میراند وقتی که زنده است! با قساوت و حماقت و ظلم و نیرنگ!
پس سلفی ها حق ندارند که خود را به حسین {علیه السلام} و انقلاب او پیوند بزنند. ما از ادعاهای دروغین و شعارهای مزورانه شان خسته ایم و می دانیم که آنها در همه این قرنها همراه یزید و ضد حسین {علیه السلام} بوده اند.
غلات سلفی حسین {علیه السلام} را چهارده قرن مذمت کردند و حالا می خواهند در چهارده ماه از آن سوء استفاده کنند تا بازگردند و بار دیگر چهارده قرن او را بکشند!
اینجا تاکید می کنم که منظورم فقط این غلات دروغگوست! ما کسانی را که حسین {علیه السلام} و انقلاب او را سرزنش می کنند می شناسیم – که مردم بی گناه و مسلمانان را نکشت- کسانی را که شعار حسین {علیه السلام} را برگزیده ولی به یزید خدمت می کنند را می شناسیم ...
سلفی های معتدل کثیرا یزید را لعن کرده و حسین {علیه السلام} و انقلاب او را مدح می کنند و حقیران را مذمت می نمایند ولی غلات سلفی در برابر این جریانات سلفی سکوت کرده و بخاطر حسادت آنها را کتمان می نمایند!
به نتایج انقلابیون غلات سلفی توجه کنید:
اشغال مسجد الحرام (انقلاب جهیمان)
نبش قبور
تخریب ضریح ها
قتل مردم عادی
منفجر کردن بازارها و مساجد و...
ولی نتایج قیام حسین {علیه السلام} همه اش برکت بود:
به زمین زدن پروژه اموی تغییر و انحراف دین اسلام
بیدار کردن وجدان امت اسلامی
زنده کردن مکارم اخلاق اسلامی
ایجاد سوال در ذهن امت اسلامی ... و سوال، اول شناخت و ضدیت با ظلم است.
ایجاد فرهنگ شهادت در امت اسلامی
ترویج فرهنگ قرآنی و نبوی و علوی
انقلاب حسین {علیه السلام} بود که از نظر فرهنگی و معرفتی و ایمانی باقی ماند و امت اسلامی و متفکران و آزادگان آن را تا امروز یاری کرد و تا وقتی در آن راه باشند یاری خواهد داد.
امام حسین {علیه السلام} سرور جوانان بهشتی است. او متعلق به هر سنی یا شیعه یا غیرمسلمان آزاده از کوبا تا هند است که می خواهد هدایت یابد. او متعلق به همه صاحبان وجدان و عقل در دنیاست.
حسین {علیه السلام} سنی یا شیعه نیست. او مسلمانی در اوج درجات تسلیم به خداوند است. بنده نیکوی خدا در اوج بندگی است. بر راه سنت نبوی و آل او و محبانش.
این امام حسین {علیه السلام} است. اما کسانی که شعار او را می دهند و چیزی از او نمی دانند جز اینکه او انقلاب کرد! در حقیقت فرقی میان انقلاب او و انقلاب خوارج و قرامطه نمی گذارند! آنها هم انقلابی بودند!!
انقلاب حسین {علیه السلام} مثل انقلاب خوارج و قرامطه و وابستگان و سرسپردگان و قاتلان نیست... حسین {علیه السلام} را از هر قاتل و مجرمی دور کنید چه به اهل سنت منتسب باشد و چه به شیعه!