چه چیز سخت تر است برای قومی که تصور می کند امامت و پیشوایی قومی را بر عهده دارد و آنها را امر و نهی می کند ولی آنها نمی پذیرند! حدیث شان را در مقابل دشمن شان بیان می کنند و دشمن آنان نزد ما می آید و می گوید که قومی از شما چنین و چنان نقل قول می کنند! و ما می گوییم که ما از آنچه آنان می گویند برائت می جوییم پس برائت بر آنان بار می گردد.
شیخ حسین الراضی
شیخ صدوق در خصال و عیون اخبار الرضا آورده است که: پدرم از احمدبن ادریس از اشعری، از سهل بن حارث بن دلهاث، غلام امام رضا علیه السلام نقل کرده است که شنیدم از ابی الحسن الرضا علیه السلام که می گفت: مومن، به ایمان نمی رسد الا اینکه سه خصلت در او باشد. سنتی از پروردگار و سنتی از پیامبر و سنتی از ولی او.
و اما سنت پروردگار که پوشاندن اسرار است. خداوند عزوجل می فرماید: « عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى غَیْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ»
و سنت از پیامبر او که مدارا با مردم است. خداوند عزوجل پیامبرش را به مدارا با مردم توصیه کرد و فرمود: « خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ»
و سنتی از ولی او که صبر در سختی ها و مشکلات است. خداوند در قرآن می فرماید: « وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَالضَّرَّاءِ» (1)
همچنین در کافی از علی بن محمد بن بندار از ابراهیم بن اسحاق از سهل بن حارث بن دلهاث، غلام امام رضا علیه السلام شبیه همین حدیث منقول است. (2)
ایمان درجات مختلفی دارد و کسی به درجات عالیه آن نمی رسد الا اینکه این صفات را در خود ایجاد کرده باشد. این سه صفت مجموعه ای کامل از ایمان صحیح را در خود جای داده است.
سنتی از پروردگار: پوشاندن اسرار
این صفت و سنت ربوبی که پروردگار برای خود برگزیده است اسراری دارد که جز او و برگزیدکان انبیاء کسی از آن آگاه نیست و حکمت الهی اقتضا دارد که این اسرار ناگفته بمانند. ما نمی خواهیم از این اسرار سخن بگوییم بلکه همین قدر می دانیم که مکتوم بودن آنها برای ما رحمت و نعمت بزرگی برای ماست. مثلا اگر خداوند به کسی روز مرگ او را خبر دهد او نمی تواند به همین راحتی زندگی کند بلکه مضطرب و نگران خواهد بود.
همچنان است اسرار نبوت و امامت که هر کسی را تاب تحمل آنها نیست. چیزی که می خواهیم بگوییم این است که هر جمع و گروهی را یک سری اسرار مرتبط به خودشان هست که شایسته نیست جز خودشان کسی از آنها مطلع گردد. میان زن و شوهر نیز اسراری هست که باید بین خودشان باقی بماند. میان دو دوست نیز ممکن است اسراری باشد. همچنین است اسرار دولتها و علوم و مذاهب و... که علنی کردن آنها ظلم است و تبعات منفی بسیار زیادی بر آن مترتب خواهد شد.
چه بسیار دولتها که سقوط کردند و خونهای بیگناهانی که جاری شدند و آبروها که ریخته شد و ازدواج ها که بهم ریخته شد و درگیری هایی بین جماعات مختلف ایجاد شد فقط به خاطر اینکه سری آشکار گردید که نباید علنی می شد!
ائمه ما علیهم السلام هم بر عدم علنی سازی اسرار تاکید داشتند تا جلوی فتنه انگیزی میان شیعیان و سایرین را بگیرند. مثل این حدیث: از جابر از ابوجعفر – امام باقر- علیه السلام: اکتموا اسرارنا و لاتحملوا الناس علی اعناقنا (3) اسرار ما را حفظ کنید و مردم را نسبت به ما بدبین نسازید!
از اینجا اهمیت کتمان سر برای ما معلوم شد و از روایات این نکات استفاده می شود:
1. محافظت بر وجود شخص ائمه و جلوگیری از آزار ایشان
2. آزار نرساندن به مومن: که این مربوط به همه زمانها و مکانهاست.
3. و اما از جهت نشر مذهب شیعه: روایاتی که بر عدم نشر مذهب تاکید دارند شاید بخاطر ایجاد فتنه های مذهبی و جنگ و خونریزی است که باید ملاک مصلحت اهم را بر مهم ترجیح داد.
سنتی از پیامبر: مدارا با مردم
از سیره مدارا در پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام زیاد سخن گفته ایم و ذکر شد که سبب برتری برخی بزرگان و انبیاء فقط مدارا با دشمنان و مخالفان خودشان بوده است. مثل این روایت: از امام حسن بن علی علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: همانا خداوند انبیاء را به سبب حسن مدارا با دشمنان دین خدا و حسن تقیه بخاطر برادران دینی شان، بر دیگر مردم برتری داده است. (4)
انتقاد ائمه از شیعیان شان
برقی در محاسن با سندش از ابن محبوب از عبدالله بن سنان که فرمود: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می گفت: شما را به تقوای الهی توصیه می کنم و اینکه مردم (سایر مسلمانان) را وادار به تبعیت از خودتان نکنید تا ذلیل شوید! خداوند تبارک و تعالی در کتاب خود می فرماید که «قولوا للناس حسنا» سپس فرمود: به عیادت مریض های شان بروید و بر جنازه هاشان حاضر شوید و له یا علیه آنان اگر خواستند شهادت بدهید و با آنان در مساجد نماز بخوانید.
سپس فرمود: چه چیز سخت تر است برای قومی که تصور می کند امامت و پیشوایی قومی را بر عهده دارد و آنها را امر و نهی می کند ولی آنها نمی پذیرند! حدیث شان را در مقابل دشمن شان بیان می کنند و دشمن آنان نزد ما می آید و می گوید که قومی از شما چنین و چنان نقل قول می کنند! و ما می گوییم که ما از آنچه آنان می گویند برائت می جوییم پس برائت بر آنان بار می گردد. (5)
این روایت واقعیت زمان ائمه را بیان می کند چنانچه واقعیت زمان ما را نیز بیان می دارد و از روش رفتاری برخی از شیعیان انتقاد می کند که به اسم ائمه چه اقداماتی را می کردند که ایشان آنرا نفی می نمودند و خارج از شیوه رفتاری خود می دانستند.
مهم این است که ما نیز به این صفت یعنی مدارا با مردم متصف بشویم. مدارایی که از نزدیکترین نزدیکان تا دورترین افراد هم مذهب یا هم وطن یا هر انسانی را شامل می شود. این روحیه برای سیاسیون و علما و بزرگان خیلی ضروری تر و مهم تر است. شایسته است که هر کس با زیردستان خود با این صفت نبوی رفتار نماید.
صبر از امام
امام معصوم بعد از انبیاء بیش از همه مورد ابتلاء و سختی قرار می گیرد پس او بیش از مردم محتاج داشتن صفت صبر می باشد. اینچنین بود که ائمه ما نمونه های اعلای این صفت بودند تا جایی که ملائکه آسمان به آنان رشک می ورزیدند.
انواع صبر
برخی روایات صبر را بر سه قسم دانسته اند: صبر بر طاعت، صبر بر معصیت، صبر بر مصیبت
مومن به صبر دعوت شده است
برای تاسی به ائمه معصومین بر مومنان است که در سختی ها و گرفتاری ها و آزارها خصوصا از کسانی که توقع ندارد، صبر پیشه کند. همه را به صبر دعوت می کنم و خصوصا درباره خودم اگر چیزی علیه من شنیدید صبر کنید و مبادا که احدی به خاطر من مورد اذیت قرار گیرد.
شایسته است که ما در این صفات سه گانه به بزرگان خود اقتدا کنیم و سعی کنیم که آنها را در خود ایجاد نماییم.
پی نوشت ها:
1: بحار الأنوار ج : 72 ص : 418ح 71 و مشابه آن در خصال ص 82 و عیون أخبار الرضا ج2 ص 232 و با سندی دیگر از مبارک، غلام امام رضا علیه السلام از أمالی شیخ صدوق ص 408 و معانی الأخبار ص 84 و از کتاب التمحیص للأسکافی ص 67 .
2: کافی ج : 2 ص : 241ح 39
3: بحار الأنوار ج : 72 ص : 417
4: بحار الأنوار ج : 72 ص : 401
5: بحار الأنوار ج : 72 ص : 420