در حال بارگذاری ...

دانشجویان اهل سنت – و به یک معنا مردم مناطق سنی نشین- معمولاً مقیدتر به ضوابط شرعی هستند، در رعایت حرمت عالمان دینی- به تعبیر رایج مولوی ها و آخوندها- بسیار جدی هستند. در بیان علنی مواضع اعتقادی و مخصوصاً سیاسی منش محافظه کارانه ای دارند. از تحریک عواطف و تعصبهای شیعی پرهیز می کنند و به طور روزمره تا جایی که دیده و احساس کرده ام با احساسی از تبعیض، مظلومیت و تحقیر شده گی - مخصوصاً نخبگان شان - روزگار را سپری می کنند.

دکتر حسن بوژمهرانی 
مطالبی که خواهد آمد جمع بندی تقریباً ده سال مراوده در فضای رسمی دانشگاه و غیر رسمی بیرون دانشگاه با اهل سنت می باشد. ضمناً تلاش کرده ام که تجربیاتم بیانی واقعی داشته و از پیش داوری، تعصب و تحقیر و یا محاکمه کسی خالی باشد. تا قبل از پذیرش بورسیه در دانشگاه آزاد آزاد شهر تجربه بلاواسطه ای از اهل سنت نداشتم تا اینکه از ترم بهاره 83 کار من با هفته ای یک روز تدریس در دانشگاه آزادشهر شروع شد. بطور کلی چند مطلب تعیین کننده وجود دارد: 
- عموم دانشجویان اهل سنت را فعال، جدی و درس خوان دیده ام. گو اینکه منطق اقلیت بودن حکم می کند که برای اثبات خود تلاش مضاعفی بکنند. حتی به حسب مشاهدات فراوان، به نظر می رسد در سایر کارهای خود نیز این گونه عمل می کنند. مشارکت در مباحث کلاسی، آماده کردن تمرینهای درسی هفته یا هفته های بعد نیز قابل ذکر است. مکرر از بنده به خاطر حفظ حرمت پیشوایان شان، اجتناب از طرح مباحث اختلاف برانگیز و تلاش برای ایجاد و تقویت حسن ظنّ و همدلی تشکر کرده اند. استدلال بنده هم این بوده که چون دانشجویان سنی در کلاس در اقلیت هستند نمی خواهم با استفاده از فضای روانی اکثریت کلاس فضای درس و بحث را بر آنها سخت و تنگ بگیرم و اصلاً دین چنین وظیفه ای را بر دوش من نگذاشته است. تلاش کرده ام رعایت انصاف و مقدم دانستن صلح و همزیستی بین معتقدان مذهبی گوناگون بر حقیقت های یک مذهب خاصّ یکی از اصول کلاسداری ام باشد. 
- یکی از ویژگی های جالب توجه اهل سنت منطقه گلستان که معمولاً از قوم ترکمن هستند حساسیت ویژه برای برگزاری باشکوه عید قربان است. سه روز تعطیلی و مرخصی گرفتن از اداره و شرکت به شکل یک سنت درآمده است. روز عید لباسهای نو و تمیز بر تن کرده و همگی در نماز عید شرکت کرده و به صورت دوره ای در منزل بزرگان فامیل و قوم حاضر می شوند. همچنین به اندازه وسع مالی بنا به سنت هر خانواده گوسفندی را قربانی می کنند. البته اگر بتوانند به تعداد هر عضو خانواده- که معمولاً پرجمعیت هم هستند- گوسفندی را نذر قربانی می کنند و یا اگر برایشان دشوار باشد دو یا چند خانواده روی همدیگر مبلغی را به این منظور اختصاص می دهند. بطوریکه بعد از ظهر عید قربان تمام میادین، چهار راه ها و اماکن عمومی شهر گرگان تبدیل می شود به بازار پوست فروشان. در مقابل نه روز بعد و در روز عید غدیر در استان گلستان از طرف برادران شیعه مراسم های گوناگونی برگزار می شود که به مراتب از مراسمهای مرسوم در مناطق یکدست شیعه مفصل تر و جالب تر است و به نظر می رسد نوعی واکنش به برگزاری باشکوه عید قربان از طرف اهل سنت می باشد. 
- بطور کلی درست یا غلط، به تجربه دیده ام که دانشجویان اهل سنت – و به یک معنا مردم مناطق سنی نشین- معمولاً مقیدتر به ضوابط شرعی هستند، در رعایت حرمت عالمان دینی- به تعبیر رایج مولوی ها و آخوندها- بسیار جدی هستند. در بیان علنی مواضع اعتقادی و مخصوصاً سیاسی منش محافظه کارانه ای دارند. از تحریک عواطف و تعصبهای شیعی پرهیز می کنند و به طور روزمره تا جایی که دیده و احساس کرده ام با احساسی از تبعیض، مظلومیت و تحقیر شده گی - مخصوصاً نخبگان شان - روزگار را سپری می کنند. 
- در یکی از امتحانات میان ترم درس تاریخ تحول دولت در اسلام یکی از سؤالات به اتفاقات دوران خلفای راشدین اختصاص داشت. یکی از دانشجویان اهل سنت به منظور تعظیم خلفای راشدین از تعبیر حضرت و یا رضی الله عنه استفاده کرده بود و بعد چون فکر می کرد که ممکن است باعث ناراحتی استاد شیعی بشود، به طرز ناشیانه ون امناسبی تعابیر تکریم آمیز را خط خطی کرده بود و اسامی خلیفه اول، دوم و سوم را خشک و خالی نوشته بود. هفته بعد در ابتدای درس توضیح دادم که واقعاً کار نادرستی است که برای امور ناچیز و حقیر دنیوی پا روی مقدسات گذاشته و باعث تخفیف و تنزل شأن اولیای دینی و مذهبی تان شوید و نباید به خاطر چند نمره باورهای اعتقادی را تباه کرد. دانشجوی سنّی پس از کلاس منتظر ماند که من را تنها ببیند و از این گفت که اصلاً انتظار چنین رفتاری نداشته و چقدر این برخورد برایش تأمل برانگیز بود. 
- یکی از مسائل بسیار حاد و مسأله ایجاد کن، ماجرای شهادت حضرت زهرا (س) می باشد. دهه های فاطمیه در حقیقت عزای اهل سنت ایران است و به تعبیر یک دانشجوی سنّی به چشم متهم و بعضاً مجرم به آنها نگاه می شود. بنرها، پارچه  نوشته ها، ماشین نویسی های فراوانی در کوچه و خیابان با مضمون توهین مستقیم و غیرمستقیم به مقدسات اهل سنت به چشم می خورد که تحریک کننده عصبتیها می باشد. در همین جا لازم است اشاره کنم که یکی از علل تغییر توجه نخبگان اهل سنت به خارج، همدلی و همنوایی با اپوزیسیون داخلی حتی بهایی ها، موافقت با الگوی حکومت غیر مذهبی و لیبرال برای ایران، اقبال نامتعارف به ماهواره و بی توجهی تأمل بر انگیز به رسانه های دولتی داخل فقدان پشتوانه و حمایت رسانه ای و اداری مطمئن از آنها می باشد. مکرراً با دانشجویان سنی این منازعه فکری را داشته ام که طرح شعار وحدت از طرف ایران شعاری و ابزاری نیست در حالیکه غلبه بد بینی در بین آنها مانع از قبول این ایده می گردد.    
- نخبگان اهل سنت علاوه بر دلایل گوناگونی که برای مخالفت با آقای احمدی نژاد در فضای عمومی مطرح می شد اهانت و توهین مداوم وی به صحابه رسول خدا همچون جناب طلحه و زبیر را نیز ذکر می کردند. رئیس جمهور سابق در چند نوبت سرنوشت آقای هاشمی و برخی از بزرگان کشور را با سرنوشت صحابه معارض با حضرت امیر در جنگ جمل مقایسه کرده و شخصیتهای محترم اهل سنت را دنیا طلب، فاسد و مفسد خوانده بود. در همین رابطه بی مناسبت نیست خاطره ای از یک دانشجوی سنّی کرد نقل کنم. از نظر وی اهل سنت ایران اگر واقعاً و صادقانه بر اصول خود پافشاری می کنند باید از دریافت یارانه احمدی نژاد؟! اجتناب کرده، در سفرهای استانی به مشایعت وی نرفته و حتی تا قبل از عذر خواهی رسمی و جدّی او را به شهر و استان شان راه ندهند. 
- در پایان فقط به این ایده به اختصار اشاره می کنم که در روزگار فعلی، ما به شخصیتهای شیعی همچون امام موسی صدر بسیار بسیار نیازمندیم. 
 




نظرات کاربران