بعد از آن اردو، با همین دانش آموزها در اینترنت در ارتباط بودم. برخی که به سایتهای تندروهای شیعه و یا گروههای واتس آپی تندروها دسترسی پیدا کرده بودند و توهین های وقیحانه آنها را دیده بودند برای شان سوالات اساسی درباره حقیقت عقاید شیعیان ایجاد شده بود!
با یک جمع بیش از صد نفره از دانش آموزان بلوچ همراه بودم. جالب بود که اکثر اسامی یا ایرانی بودند و یا اسامی اهل بیت علیهم السلام یا نام نبی اکرم ص و اسامی خلفا را نمی شد یافت.
بارها پیش آمد که احادیثی توسط بچه ها خوانده شد که از امام علی ع یا سایر ائمه بود. بعضا هم می دیدم که احادیثی عینا مانند آنچه ما از ائمه نقل می کنیم قرائت می شد ولی منتسب به برخی دیگر از صحابه بود. این یعنی می توان روی یک آموزه های مشترک معنوی سرمایه گذاری کرد. به هیچ وجه هیچ کدام شان روی اهل بیت علیهم السلام حساسیتی نداشتند و حتی احادیثی از آنها ذکر می کردند.
فضای دوستی و برادری و محبت حکمفرما بود و هیچ تنشی به وجود نیامد. هر کس بر شیوه خود نماز خواند ولی در دهها موضوع مشترک قرآنی و اجتماعی گفتگو شد. از فلسطین تا هشت سال جنگ تحمیلی و از سیاستهای آمریکا تا مسائل اقتصادی کشور همه و همه مورد تامل بود.
بعد از آن اردو، با همین دانش آموزها در اینترنت در ارتباط بودم. برخی که به سایتهای تندروهای شیعه و یا گروههای واتس آپی تندروها دسترسی پیدا کرده بودند و توهین های وقیحانه آنها را دیده بودند برای شان سوالات اساسی درباره حقیقت عقاید شیعیان ایجاد شده بود!
برخی شان در عکس العمل به آنها تصویر پروفایل شان را به «عمرجان» تغییر دادند. حتی یکی سعی می کرد در مقابل، احادیثی را که فضل خلفا بر امام علی ع اثبات کند نقل کند. یاد آن حدیثی از امام صادق علیه السلام افتادم که فرمودند طوری رفتار کنید که بگویند این نمونه ادب جعفر است.
یکی از اینها وارد گروههای مناظره شده بود. ظاهرا بیشتر شان هم طلبه بودند و سعی می کردند به هر نحوی طرف شان را به پذیرش حرف شان وادار کنند. آنها تصور می کردند که چون بی ادبی نمی کنند اقدام شان تحریک کننده نیست ولی نمی دانند که وقتی مثلا یک دانش آموز که اطلاع کافی ندارد با این همه شبهه علیه عقائد خود مواجه می شود نه تنها تغییر مذهب نمی دهد که سعی می کند بدنبال جواب آن شبهات باشد و جواب هایی نیز از بزرگترها خواهد شنید. اتفاقا همین طور هم شد.
از آن بدتر اینکه در مقابل او نیز روی آورد به طرح شبهاتی که علیه شیعه مطرح است. از شبهه تحریف قرآن تا مسائل دیگر و اینگونه بود که ذهنیتی از تعامل خوب و برادرانه ایجاد شده بود به رقابتی سخت و حساسیتی پرتنش بدل شد!
وقتی فرهنگ عمومی در شیعیان و خصوصا طلاب تغییر نکند طرف مقابل با دیدن چند موردی که اهل دعوا یا هتاکی یا تلاش برای تغییر مذهب طرف مقابل نیستند باور نمی کند که ادعای وحدت راستین باشد و از همان تعداد اندک تقریبیون نیز برمی گردد یا اقلا حکم آنها را به همه شیعه تسری نمی دهد!