این روزها که خبر حمله آمریکا و پنج کشور عربی به نیروهای موسوم به داعش منتشر می شود نوعی ذوق زدگی را در چشم های برخی داخلی ها و بیرونی ها مشاهده می کنیم! در این مجال می خواهیم از دو منظر به مساله بنگریم و ببینیم که آیا چنانچه برخی می گویند «اللهم اشغل
این روزها که خبر حمله آمریکا و پنج کشور عربی به نیروهای موسوم به داعش منتشر می شود نوعی ذوق زدگی را در چشم های برخی داخلی ها و بیرونی ها مشاهده می کنیم! در این مجال می خواهیم از دو منظر به مساله بنگریم و ببینیم که آیا چنانچه برخی می گویند «اللهم اشغل الظالمین بالظالمین» شده و باید خوشحال بود و آیا جای این حد از خوشحالی وجود دارد؟!
1. برخی داعش را به خوارج تشبیه کرده اند و چه خوش تشبیهی. افرادی که بسیاری شان با نیات خوب و سالم وارد میدانی شده اند که آن میدان مملو از خطا و حرام و آب به آسیاب دشمن ریختن است!
حضرت امیر علیه السلام در برخورد با اینها مانند برخورد با فساق عمل نکرد و ابتدا برای روشن کردن این جاهلان به روشنگری پرداخت و توانست هفت هزار نفر از آنان را از جنگیدن منصرف سازد. ایشان درباره این جریان چنین گفت که : «من یرید الباطل فادرکه لیس کمن یرید الحق فاخطئه» یعنی کسی که به دنبال باطل است و به آن می رسد مانند کسی نیست که به دنبال حق است ولی اشتباه می کند! ایشان خوارج را از دسته دوم می دید و از همین رو تمایلی به جنگیدن با آنان نداشت و سعی داشت ایشان را از تصور غلطی که داشتند منصرف سازد و نهایتا هم گرچه با آنان که حافظان قرآن و سجاده نشینان بودند جنگید ولی این مساله از سر اضطرار و برای دفع کشتارها و ضرر رسانی های ایشان به مسلمین بود.
حال به خودمان بنگریم که آیا واقعا ابراز خوشحالی از کشته شدن کسانی که اقلا بخشی از آنها با نیت جهاد با اشغالگران آمریکایی به میدان آمده بودند رواست؟!
2. چنانچه بررسی دقیقی داشته باشیم نیت بسیاری از کسانی که هسته های پیشین یا فعلی داعش را شکل دادند از حضور در عراق و سوریه را مبارزه با اشغالگران کشورهای اسلامی و هم پیمانان آنان می یابیم. آری! درست است که این افراد در تطبیق مصادیق به خطا رفته اند ولی نیات آنها عمدتا مبارزه با آمریکا و دوستان او بوده است.
آنچه امروز به عنوان سرکوب این جریان شاهدیم دقیقا همان چیزی است که روزگاری انگیزه های اقدام مسلحانه را در این افراد ایجاد کرده است. اینها برای مبارزه با آمریکا در عرصه مفتوحی بنام عراق جمع شده بودند و حالا نیز این اقدام بر انگیزه دیگرانی که هنوز وارد این وادی نشده اند خواهد افزود. سرکوب ایجادگر رادیکالیزم و حس انتقام است و این جریان ادامه خواهد یافت.
از سوی دیگر آنچه تحت عنوان سرکوب داعش و با ژست منجی گری برای مردم مسلمان منطقه به نمایش درآمده است در واقع ایجاد فرصتی برای نفوذ بیشتر در منطقه و از بین بردن زیر ساخت های کشورهای اسلامی و تقویت جریانات غربگراست.
کشورهایی که خودشان قطعا در حمایت غیرمستقیم از این گروههای مسلح نقش داشته اند و تا زمانی که این چاقو شکم دیگران را دریده است از آن حمایت کرده اند حالا دارند نقش وکیل مدافع مردمی را بازی می کنند که تا بحال میلیونها تن از آنها توسط سلاحهای ایشان کشته شده اند!
هنوز خون تن بیش از یک و نیم میلیون عراقی که در طول این دهه توسط آمریکایی ها و بمب های اورانیومی آنها کشته شده اند خشک نشده است و حالا اینان خود را منجی مردم عراق معرفی می کنند!!
آنچه در حال وقوع است تلخ است و تلخ تر از آن ذوق زدگی برخی مسوولان سوری و عراقی و سایر آقایانی است که تصور می کنند از شیطان بزرگ نیکی و خیر هم صادر می شود!
در یک کلام بر آنچه دارد رخ می دهد باید گریست و جای خوشحالی وجود ندارد! طبعا آنکه وظیفه اش جنگ با داعشیان باشد ماجور است ولی قطعا آن فرد آمریکا و سایر شیاطین عالم نیستند...