دولت برمه و مسلمانان ناحیه آراکان جمهوری برمه ( میانمار ) با 676500 کیلومتر مربع وسعت در غرب شبهه جزیره هندوچین و در کنار خلیج مارباتان و بنگال و دریای آندامان واقع است و با چین در شمال ، هند و بنگلادش در غرب و لائوس و تایلند در شرق مرز مشترک دارد. سرزمین اسلامی آراکان ناحیه مسلمان نشین آراکان که در غرب برمه و در مرز این کشور با بنگلادش قرار دارد وسعتی برابر 36762 کیلومتر مربع را در بر می گیرد که تعداد سکنه آن در سال 1969م به 1847000 نفر رسید که شامل مسلمانان ( اکثریت ) و اقلیت بودائی بودند . مسلمانان در سالهای 1942م ، 1958م ، 1962 ، 1974م ، چهار بار مورد هجوم و کشتار و راندن از استان آراکان قرار گرفتند و دولت در صدد آن بود تا با این سرکوبی ها موازنه جمعیتی این استان را بهم بزند.و در سالهای جدید این اعمال متوقف نشده.
این وضع مسلمانان مستضعف بیچاره ی میانماری است که دهها هزار نفر از آنها امروز با بدترین وضع در بنگلادش زندگی میکنند. نمایندگان ما به آن جا رفتند و آمدند و خبرهایی به ما دادند که واقعاً خواب از چشم انسان میپرد! چه قدر امروز دنیا نسبت به حقوق بشر - به معنای واقعی - بیاعتناست! مگر در دنیا صدایی از کسی بلند شد!؟ یک مشت چکمه پوش دهها هزار مسلمان میانماری را با فجیع ترین وضع از خانه ی خودشان بیرون کردند؛ بچه ها و زنان و مردانشان را کشتند؛ اموالشان را غارت کردند؛ هر کس توانسته جان خودش را بردارد، فرار کرده؛ در دنیا هم کسی به کسی نیست؛ نه سازمان ملل حرفی میزند، نه کمیته ی حقوق بشر فریادی میکشد، نه صلیب سرخ جهانی احساس مسؤولیتی میکند، نه این کنفرانسها و مؤسسه های دروغىِ دفاع از حقوق بشر و دفاع از صلح و غیره حرفی میزنند؛ کأنه اینها انسان نیستند! ؟ چهاردهم اسفند 1370
همین امروز شما ملاحظه کنید؛ در یک کشوری در شرق آسیا - در میانمار - هزاران انسان مسلمان دارند کشته میشوند، دارند فدا میشوند، بر اثر تعصب، بر اثر جهالت - اگر نگوئیم دستهای سیاسی در خود همین مسئله وجود دارد؛ فرض کنیم همان طور که ادعا میشود، بر اثر تعصبهای دینی و مذهبی است - مدعیان دروغین حقوق بشر لب تر نمیکنند. همانهائی که برای حیوانات دل میسوزانند، همانهائی که اگر در جوامعی که مستقل از آنها هستند، وابسته ی به آنها نیستند، کوچکترین بهانه ای پیدا کنند، صد برابر آن را بزرگ میکنند، اینجا در مقابل کشتار یک عده انسان بی گناه، بی دفاع، زن، مرد، کودک، سکوت میکنند؛ توجیه هم میکنند! این، حقوق بشر اینهاست؛ حقوق بشرِ منقطع از اخلاق، منقطع از معنویت، منقطع از خدا. میگویند اینها میانماری نیستند؛ خب، گیرم نباشند