عده ای سیر تحول وهابیت از ظهور تا اقتدار را به سه دوره کاملاً مجزا تقسیم می کنند: 1- تأسیس دولت کوچکی در درعیه تا چیرگی مصریان در حدود 1820م. – 1240 ق. 2- بازگشت به قدرت و استیلای ابن رشید بر نجد در حدود 1820 م. تا 1902 م. 3- چیرگی ابن سعود بر ریاض یا آغاز دوران نوین فرمانروایی آل سعود از 1902 م. تا کنون. برخی کتاب ها سیر تحول وهابیت را به دو مقطع تقسیم می کنند که مقطع اول تا پیش از مرگ ابن سعود پایان می یابد و مرحله دوم از آغاز حکومت ابن سعود مقارن با اوایل قرن بیستم شروع شده و تا حال ادامه دارد.
عد از آنکه ابراهیم، نجد را ترک کرد، وهابیون به رهبری یکی از بستگان امیر آل سعود، شورشی در درعیه آغاز کردند ولی مصریان آن را سرکوب نمودند. بار دیگر در سال 1236 وهابیون شورش کردند که رهبری این شورش را ترکی بن عبدالله در دست گرفت و توانست دوباره دولت وهابی را احیا کند. وی پایتخت خود را درعیه قرار داد. در اواخر سال 1237 ترکی به علت قدرت و نیروی فراوانی که داشت دایره متصرفاتش را روز به روز بیشتر میکرد تا اینکه حسین ابو ظاهر از سوی عثمانی ها به نجد رسید. ترکی به همراه پسرش، فیصل، به مقابله رفت و پس از مدتی جنگ و گریز، آنها را از نجد بیرون راند و در همان سال بود که بر پادگان ضعیف مصر در ریاض چیره شد و این شهر را – که هم اکنون پایتخت فعلی عربستان سعودی است – به سبب داشتن استحکامات بهتر مرکز قرار داد. بدین ترتیب حکومت و قدرت از خاندان عبدالعزیز بن محمد به خاندان عبدالله بن محمد منتقل شد. از سوی دیگر نیرویی از مصر به سمت مراکز وهابی اعزام شد، ولی از گرسنگی و تشنگی و امراض مسری و حملات چریکی از پای درآمد. محمد علی مجبور شد فقط به اشغال شمّر و منطقة کاظم قانع باشد. در این نبرد، فیصل بن ترکی را اسیر و روانه مصر کردند. در سال 1243 ترکی، مصریان را از شمّر بیرون راند و با صالح بن علی، امیر حائل و امیر شمّر صلح کرد. پسرش فیصل نیز از مصر گریخت و به او پیوست. وهابیون در سال 1245 احساء را اشغال کردند و به سمت شرق و جنوب شرقی یعنی بحرین و قطر و عمان روی آوردند سراسر حکومت ترکی، جنگ و درگیری و اختلاف بین قبایل و قتل و غارت بود..
7- مَشاری بن عبدالرحمن بن مَشاری (1249 قمری)
زمانی که ترکی دامنه متصرفاتش را زیاد می کرد، محمد علی مَشاری را که قبلاً به دست ابراهیم پاشا به مصر تبعید شده بود زیر حمایت خود گرفت و وارد نجد نمود. مَشاری در سال 1242 وارد نجد شد و ترکی امارت شهر منفوحه را به او داد، اما زمانی که ترکی متوجه شد که او طمع حکومت دارد او را از حکومت منفوحه عزل کرد. مَشاری به مکه نزد شریف محمد بن عون رفت ولی در آنجا نیز به او کمکی نشد و دوباره مجبور به بازگشت به نزد ترکی شد و اظهار پشیمانی کرد. سال بعد به پشتیبانی مصریان توانست امیر ترکی را به قتل رساند و خود بر مسند حکومت نشیند اما این حکومت بیش از چهل روز و به قولی دو ماه دوام نیافت.
فیصل، پسر ترکی، که در اطراف قطیف در حال مبارزه با مخالفان بود با خبر شد و به ریاض بازگشت و مَشاری را به قتل رسانید و بدین ترتیب حکومت چهل روزه مَشاری به پایان رسید و فیصل، ریاض را تصرف کرد.
8- فیصل بن ترکی (1245 – 1249 قمری)
فیصل از کسانی بود که به دست محمد علی به مصر تبعید شده بود ولی در سال 1243 از مصر گریخت و به نجد بازگشت و فرمانده سپاه ترکی برای مبارزه با امیران مخالف آل سعود بود و بعد از مرگ پدرش، خود را سریع به ریاض رسانید و مَشاری را کُشت و خود بر حکومت نشست.
خبر مرگ مَشاری، محمد علی را در تصمیم خود برای بازگرفتن نجد و ورود به خلیج فارس سست نکرد و سپاهی به فرماندهی خورشید پاشا در سال 1252 به نجد فرستاد. فیصل به مقابله رفت ولی بعد از پیکاری سخت و طولانی خورشید پاشا پیروز شد و در سال 1254 امیر فیصل و خانواده اش دستگیر و به مصر فرستاده شدند. در سال 1255 مصریان بر ریاض، احساء و قطیف دست یافتند و حتی سعی در اشغال بحرین نیز داشتند.
9- خالد بن سعود (1258- 1256قمری)
فیصل پیش از مرگ نجد را میان پسران ارشدش تقسیم کرد و این سبب پراکندگی و ستیزهای جانشینان او شد. یکی از مدعیان حکومت فیصل بن ترکی، خالد بن سعود بود که از اسیران سال 1233 بود و در مصر بزرگ شده و تحت سرپرستی محمد علی تربیت یافته بود. خالد با پشتیبانی محمد علی پاشا و به کمک خورشید پاشا، درعیه را از فیصل گرفتند و بعد از تبعید فیصل به مصر، خالد جانشین او شد. بعد از هجوم دوم مصر بود که روابط انگلیس با مصر تیره تر شد و محمد علی وارد یک رشته تضادهای بین المللی و سرانجام در سال 1256 مجبور به خارج کردن نیروهای خود از عربستان شد. عبدالله ثُنَیان یکی دیگر از مدعیان حکومت بود و در سال 1258 زمانی که خالد را بدون پشتوانه مصر دید او را از ریاض بیرون کرد و خود بر تخت نشست. خالد در جده اقامت داشت و در سال 1277 درگذشت.
10- عبدالله بن ثُنَیان بن ابراهیم (1259- 1258 قمری)
عبدالله بنه ثُنَیان بن ابراهیم بن سعود نیروهای وهابی را در کنار خود و محافظ خود می دانست. پشتوانه خالد، مصریان بودند و به همین جهت بعد از خروج نیروهای مصری، عبدالله فرصت را غنیمت شمرد و قدرت را به دست گرفت. عبدالله یکی از پسر عموهای فیصل بود. در آن زمان که یک سال از زمامداریش می گذشت، فیصل به نجد بازگشت و او را به زندان افکندو او در زندان درگذشت.
11- فیصل بن ترکی (1282- 1259 قمری)
همانطور که گفتیم بعد از فیصل، خالد و عبدالله زمامدار شدند اما فیصل در سال 1257 از قصری که حکام مصری به او اختصاص داده بودند گریخت و به کوه شمر رفت و از آنجا وارد نجد شد و کوه شمر را مقر خود قرار داد. سپس با عبدالله به جنگ برخاست و او را به زندان افکند. آنگونه که آورده اند فیصل یکی از امرای مقتدر آل سعود بود و بعد از سالها هرج و مرج و ناامنی بار دیگر آرامش و امنیت را به وجود آورد و در ماه رجب سال 1282 از دنیا رفت.
12- عبدالله بن فیصل بن ترکی (1288- 1282 قمری)
بعد از فیصل، پسرش عبدالله بر طبق وصیت او زمامدار حکومت ریاض شد. در رجب 1282 تا سال 1283، اوایل زمامداری او، آرامش برقرار بود. ولی در همین سال یعنی 1283، برادرش، سعود، که امارت الخرج و افلاج را داشت با تعدادی از امرای اطراف و فرماندهی برادر دیگرش، محمد، بر عبدالله شورید و در جنگ میان آن دو سعود زخمی شد و شکست خورد و محمد هم دستگیر و زندانی شد و سپس سعود به احساء و از آنجا به عمان رفت. در سال 1287 سعود به بحرین رفت و به آل خلیفه، امرای بحرین، پناه برد و از آنان خواست تا در برابر برادرش، عبدالله به او کمک کنند. امرای بحرین نیز به او وعده کمک دادند.
عبدالله در این جنگ شکست خورد و به بغداد نزد مدحت پاشا رفت و برادرش سعود، جکومت ریاض بدست گرفت. عبدالله با سپاهی که مدحت پاشا در اختیارش نهاده بود احساء را تصرف کرد و به تابعیت حکومت بصره در آورد.
13- سعود بن فیصل بن ترکی (1291- 1288 قمری)
در سال 1290 سعود به ریاض حمله کرد و برادرش، عبدالله را شکست داد. در آن زمان نجد در میان آل سعود به امارت نشین هایی تقسیم شد و او با کوشش فراوان که در تصرف احساء داشت نتوانست آنجا را به دست آورد. سپس به نبرد با ابن ربیعان برای تصرف عتیبه رفت ولی در آنجا نیز زخمی شد و مجدداً به ریاض رفت و در سال 1291 درگذشت.
14- عبدالله بن فیصل بن ترکی (1304- 1292 قمری)
عبدالله بلافاصله بعد از مرگ برادرش به ریاض بازگشت و مجدداً رشته کارها را به دست گرفت. او در سال 1296 عنیزه و بریده را اشغال کرد. اهالی بریده از محمد بن رشید، امیر حائل، برای باز پس گیری آنجا کمک خواستند و محمد بن رشید توانست بریده را باز پس گیرد. عبدالله بعد از این شکست به ریاض رفت و آنجا را در محاصره پسران برادرش سعود بن فیصل دید. در سال 1300 که حکومت عبدالله ضعیف شده بود دولت عثمانی شهرهای احساء و قطیف را از دست او در آورد. مردم شهر قصیم نیز از فرمان وی سرباز زدند و از دولت عثمانی فرمانبرداری کردند. ابن رشید، حکمران جبل شمّر، هم از اطاعت عبدالله بیرون آمد و به دولت عثمانی اظهار انقیاد کرد. در این هنگام که حکومت ابن سعود به نهایت ضعف خود رسیده بود این خبر شیوع یافت که دولت انگلیس از وی حمایت می کند. در آن زمان دو دولت حاکم در نجد وجود داشت: یکی حکومت آل رشید که در جبل شمر اقامت داشت و حائل را پایتخت خود قرار داده بود و دیگری حکومت آل سعود که ریاض را پایتخت قرار داده بود. شاید به همین سبب بود که عبدالله خود را در محاصره می دید او از دشمن دیگرش ابن رشید کمک خواست و ابن رشید به ریاض تاخت، عبدالله را آزاد کرد، پسران سعود را به الخرج تبعید کرد و عبدالله را به حائل برد. سپس عبدالله به ریاض بازگشت و بعد از مدتی درگذشت.
16- عبدالرحمن بن فیصل(1307- 1304 قمری)
عبدالرحمن، پسر چهارم فیصل، از سال 1289 به مدت دو سال در اسارت عثمانی ها در بغداد بود. در سال 1291 به احساء آمد و به جمع آوری نیرو پرداخت و آن زمانی بود که نواحی اطراف در تصرف نیروهای عثمانی بود. عبدالرحمن ابتدا در اطراف شهر هفوف با سپاه عثمانی جنگید، سپس با تعدادی از اعراب کویت که به مدحت پاشا، یکی از فرماندهان عثمانی، کمک کرده بودند به جنگ برخاست و آنان را در کوت ابراهیم و کوت حصار به محاصره انداخت. اعراب کویت از والی بغداد کمک خواستند و با گسیل نیرویی از بغداد، عبدالرحمن شکست خورد و به ریاض رفت و با کمک ابن رشید به حکومت، یا در اصطلاح خودشان به امامت ریاض گماشته شد. بعدها ابن رشید به عبدالله بن فیصل اجازه خروج از حائل را داد و شورشیان منطقة کاظم را در هم شکست و عبدالرحمن از ریاض فرار کرد. در زمان عبدالرحمن امرای شمّر، یعنی آل رشید، نیرومندترین دولت شمال عربستان بودند.
محمد، ملقب به امیرِ کبیر، از بزرگان خاندان آل رشید، در پی اختلافات فراوانی که با آل سعودی داشت وهابیون را شکست داد و عبدالرحمن با خانواده و از جمله پسرش، عبدالعزیز (پدر ملک فهد)، به احساء و سپس کویت رفت و نجد و ریاض جزء دولت آل رشید درآمد. از سوی دیگر شیخ مبارک آل صباح، امیر کویت، از ورود وی ممانعت نمود و عبدالرحمن ناگزیر به نجد بازگشت و مدتی در میان قبایل بنی مرّه و عجمان بود. سپس به قطر رفت و پس از دو ماه که شیخ کویت توجه وی را به سلطان عثمانی دید، حاضر به پناه دادن او شد و او هم به کویت رفت.
17- محمد بن فیصل(؟)
بعد از فرار عبدالرحمن از نجد، ابن رشید، محمد بن فیصل را در سال 1309 امیر ریاض کرد. اما محمد در آنجا درگذشت و با مرگ او حکومت آل سعود در این دوران پایان رسید و آل رشید کاملاً آنجا را متصرف شد.
وهابیت و خاندان سعود، از ظهور تا اقتدار (دوره سوم)
همانطور که گفته شد دولت عثمانی به زعم خود حکومت وهابیون و آل سعود را برانداخته بود، در حالی که عده ای از این دو خاندان فرار کرده بودند که بعداً اقدام به تشکیل مجدد حکومت آل سعود کردند. از میان آنان می توان به امیر ترکی بن امیر عبدالله بن محمد بن سعود و همچنین برادرش، زید و علی بن محمد بن عبدالوهاب اشاره کرد که به قطر و عمان گریخته بودند. ولی در این دوران هیچ وقت حکومت مقتدر سعودی شکل نگرفت.
مَشاری بن سعود (1235 – 1234 قمری)5-
در اواخر سال 1234 محمد بن مَشاری بن مَعمَر، خواهرزاده سعود بن عبدالعزیز، که در هنگام خرابی درعیه به دستور ابراهیم پاشا از آنجا به عُیینه رفته بود در طمع حکومت نجد به درعیه بازگشت. او به مقابله با ابن معمر، امیر عُیینه و متحد مصریان رفت ولی سرانجام گرفتار شد و در اردوگاه مصریان درگذشت و به قولی کشته شد. همچنین گفته شده که محمد علی پاشا از مصر، حسین بیک را برای سرکوب مَشاری روانه کرد و او مَشاری را اسیر کرد و به مصر فرستاد و او در راه مُرد.
6- ترکی بن عبدالله (1249- 1236 قمری)