در حال بارگذاری ...

ساختار مجمع تقریب باید تا می تواند کوچک شده و از مجری برخی اقدامات به جهت دهنده، سیاست گذار و فعال سازنده همه ظرفیت های نظام بدل شود چرا که وحدت، گفتمان حاکم بر همه امور زندگی ماست.

علیرضا کمیلی
دو سال از پیام مهم رهبر انقلاب جهت انتصاب رئیس جدید مجمع تقریب گذشت. پیام مذکور اشاره به این معنا دارد که پس از وقوع «بیداری اسلامی»، «یکی از حساس ترین مقاطع تاریخ» رقم خورده است و دشمن سعی دارد با «تبدیل معادله مقاومت به تکفیر» این دستاورد را منحرف نماید لذا باید با «بهره گیری از تجربیات ارزشمند گذشته و نیز خلاقیت و ابتکارات مورد نیاز شرایط کنونی، با همکاری و همدلی نخبگان جهان اسلام به ویژه اندیشمندان حوزه و دانشگاه» «دیپلماسی وحدت اسلامی» را سامان دهد. 
انصاف آن است که بگوییم، شرایط کنونی ریشه هایی تاریخی و باقیمانده از عهد استعمار و قبل از آن دارد و دشمن نیز که خود موجد این شکاف های اجتماعی بود، به خوبی آنها را فعال ساخت. این نکته را متذکر شدم که بگویم جلوگیری از برخی رخدادها اقلا «به سبک مدیریتی سابق» میسور نبوده و نیست! 
راقم این سطور پیش تر نقاط ضعف موجود در ساختار مجمع تقریب را قلمی کرده است و از اینکه در این مدت به چه میزان بدنه نخبگان دانشگاهی و حوزوی برای مشورت فراخوان شده اند مطلع نیست، لذا اینک با سه دسته پیشنهاد ایجابی اول در سطح ساختار و دوم در سطح گفتمان و سوم در سطح برنامه، همچون یک عنصر عضو این مجمع به مساله می نگرد، به این امید که راهی به سوی اجرا بیابد. ان شاء الله 
پیشنهاد اول: تشکیل هسته چابک مدیریت ظرفیت ها 
حجم مسائل امت اسلامی خصوصا در شرایط امروز بالاست. از آن سو اگر قرار باشد به توان اولا محدود و ثانیا ناکارآمد ارگانهای مرتبط با حوزه بین الملل بسنده کنیم نباید انتظار غلبه بر مسائل را داشته باشیم و اوضاع هر روز بدتر خواهد شد. از همین رو باید سعی کنیم از همه ظرفیت ها استفاده کنیم. این امر ساختاری معقول، موجه و در عین حال چابک را می طلبد که به جای ایجاد ساختارهای جدید، همه ظرفیت های مردمی و اداری مرتبط با حوزه وحدت را فعال کند. جمعی محدود و در عین حال موجه و پرنفوذ خواهند توانست با رسالت ایجاد، تقویت و فعالسازی ظرفیت های انسانی موجود در این جهت گام بردارد. 
در این ساختار نیازی به عنوان و نهاد جدید نیست و این جمع صرفا از ایجاد ارتباط میان ظرفیت های مختلف، طرحهای مناسبی را به عرصه تحقق نزدیک خواهد کرد. طبعا باز هم در مقام اجرا بدنه های دولتی ناکارآیی نسبی خواهند داشت و باید سعی کرد انرژی های غیردولتی را بیشتر از گذشته آزاد کرد. 
گفتنی است این جمع در عین اینکه راهبردها و برنامه های پیشنهادی مشخصی دارد، مشابه برخی شوراهای موجود در عرصه بین الملل عمل نخواهد کرد که صرفا به تصویب موارد متعدد بسنده می نمایند بلکه اولا اولویت ها را مشخص می نماید ثانیا سعی در برون سپاری کارها خواهد داشت و ثالثا در مراحل اجرا نیز نظارت دائمی بر کار را حفظ می نماید. 
نگارنده معتقد است ساختار مجمع تقریب باید تا می تواند کوچک شده و از مجری برخی اقدامات به جهت دهنده، سیاست گذار و فعال سازنده همه ظرفیت های نظام بدل شود چرا که وحدت، گفتمان حاکم بر همه امور زندگی ماست. اصل وجود مجمع تقریب نیز این تصور را نیز ایجاد کرده که تنها متولی مقوله وحدت این نهاد است! 
پیشنهاد دوم: تلاش برای غلبه گفتمان تقریب در بدنه شیعیان 
اگر برای تغییر نگرش بدنه شیعیان موجود در داخل ایران و منطقه تلاش بیشتری شود تا آنان تعاملات عملی سازنده تری را با اهل سنت برقرار کنند، هم خلأ موجود در زمینه کمبود نیروهای دغدغه مند عرصه وحدت برطرف می شود و هم ظرفیت های مختلف، بدون آنکه نیازمند مدیریت متمرکز باشند فعال خواهند شد. 
اگر نگرش تقریبی در گروههای پرانرژی دانشجویی، حوزوی و... غلبه یابد و شبهات جزئی موجود که مانع اقدام خودجوش آنان است برطرف گردد، فعالسازی بسیاری از ظرفیت های داخلی و حتی منطقه ای خود به خود اتفاق خواهد افتاد. 
همه هیئت ها، گروههای تبلیغی، تشکلهای دانشجویی، مجموعه های تربیتی، تشکلهای دانش آموزی، خیریه ها و... در کشور می توانند در حد خود سهمی برای پیشبرد مساله وحدت داشته باشند و این با حاکمیت گفتمان تقریب که امروز متاسفانه کمرنگ است به دست خواهد آمد. 
پیشنهاد سوم: ظرفیت های داخلی و بین المللی ایجابی 
اگر دو پیشنهاد فوق الذکر محقق شوند این پیشنهاد بطور طبیعی بهتر محقق خواهد شد ولی در صورت عدم تحقق باز هم با تغییر نگرش و مقداری «سعه صدر»، بسیاری از فرصت های ذیل قابل بهره برداری خواهد بود: 
برخلاف نگرش تمدنی رهبری، در بدنه دست اندرکاران کشور ما تا کنون چه از منظر مذهبی و چه از منظر سیاسی، نگرش ایجابی درستی به اهل سنت ایران و منطقه نبوده است. یعنی هنوز اعتماد جدی به اهل سنت ایران جهت فعال سازی در مسائل منطقه ای و واسطه قرار دادن آنان با اهل سنت جهان شکل نگرفته است. همچنین نگاه مثبت به جریانات معتدل و موثری چون اخوان المسلمین و جماعت اسلامی و... که طبعا تفاوت نگرش های سیاسی با ما دارند، غلبه نیافته است و برعکس این جریانات مدام در سایت های اینترنتی ما متهم به موارد خلاف «واقع» یا خلاف «توقع» شده اند! 
حال آنکه سعه صدر و تحمل تفاوت ها و اختلافات از ذاتیات تحقق همگرایی و وحدت است. این امر بدلایل مختلف در بدنه کشور ما کمرنگ است. تغییر جدی این نگرش و به میدان تعامل همراه با سعه صدر رفتن از جمله مسائلی است که می تواند میدان را برای ما بگشاید و از افزایش تعارضات بکاهد. 
اگر قرار باشد ما نتوانیم با دیوبند ها، اخوانی ها و حتی سلفی های دارای روحیه گفتگو، تعامل کنیم قطعا نخواهیم توانست جلوی رشد جریانات تکفیری و جهادی را در بدنه اهل سنت بگیریم و شرایط مانند امروز به مدیریت صحنه توسط سرویس های جاسوسی دشمن تبدیل خواهد شد. 

 




نظرات کاربران