آرمان ها و اهداف انقلاب، نه شیعی بلکه اسلامی بود
مباد که قم صدای تفرقه باشد
عده ای که تا دیروز در حاشیه بودند از عزت ناشی از انقلاب استفاده کرده اما خلاف روح حقیقی آن قدم برداشتند. بعبارتی از توجه جهانیان به شیعیان سوء استفاده نموده و خلاف ارزشهای اصلی انقلاب بجای گسترش اسلام، دغدغه گسترش تشیع را در اولویت قرار دادند!
چند روز پیش خبری از زبان استاندار قم منتشر شد با این مضمون که گروهی از طرف سید حسن نصر الله رهبر پرافتخار حزب الله لبنان نزد ایشان آمده و خواسته بودند که به وضع شبکه های فتنه گری که از قم تامین می شوند، رسیدگی کنند. چند سال قبل که رهبر معظم انقلاب اسلامی به قم آمدند به طور خلاصه شاه بیتی داشتند با این مضمون که «عده ای می خواستند قم صدای انقلاب نباشد»
همه می دانیم که گر چه انقلاب اسلامی به شیعه عزت داد ولی آرمان ها و اهدافش نه شیعی که اسلامی بود و همانا برای دنبال احیاء عزت از دست رفته مسلمانان و ایجاد تمدن اسلامی تلاش می کرد. اینک شاهدیم که عده ای که تا دیروز در حاشیه بودند از عزت ناشی از انقلاب استفاده کرده اما خلاف روح حقیقی آن قدم برداشتند. بعبارتی از توجه جهانیان به شیعیان سوء استفاده نموده و خلاف ارزشهای اصلی انقلاب بجای گسترش اسلام، دغدغه گسترش تشیع را در اولویت قرار دادند!
اینک این مراکز که تعدادشان کم نیست و هنوز در دوگانه ”شیعه - سنی“ زندگی می کنند در حال فعالیت اند. از طلاب ساکن در مناطق مشترک جذب نیرو می کنند و بجای تعلیم سیره تعایشی اهل بیت علیهم السلام، اجتهادات در مقابل نص خویش را به آنان القاء می نمایند و تخم تفرقه و عداوت می کارند!
بنظر می رسد از آنجا که این انقلاب، اسلامی است و قرار است ”قم“ حامی نرم افزاری آن باشد باید گفتمان انقلاب اسلامی بیش از هر جا در قم شناخته شده و رواج داشته باشد. از مهمترین مولفه های این تفکر تاکید بر اسلامیت است لذا شاهدیم که مساله وحدت اسلامی در اکثر سخنرانی های امام راحل و نیز رهبر معظم انقلاب اسلامی موجود است اما حیف که با تصور وجود مراکزی مثل ”مجمع تقریب“ بسیاری از ما خود را از فعالیت در این امر حیاتی دور کرده ایم و اینچنین زمین به دست کسانی افتاده که از ظن خود به این انقلاب می نگرند و راه خود را می روند.
برای تحقق این گفتمان در قم باید اقدامات متعددی را سامان داد که به برخی از انها اشاره می گردد:
- نگرش تمدنی انقلاب اسلامی که از ارکان آن همکاری با همه مسلمانان برای ایجاد این تمدن است تبیین گردیده و به گفتمان غالب بدل شود.
- سیره اهل بیت علیهم السلام مبنای این تعامل باشد و از ترویج رفتارهای خلاف این سیره جلوگیری گردد.
- دروس و سرفصلهای آموزشی رسمی و غیررسمی برای تبیین این سیره تمهید شوند.
- راهکارهای تعایش عملی و ارتباط علمی با مراکز اسلامی ایران و جهان مهیا گردد تا بستر همکاری مشترک رخ دهد.
- صمیمیت و برادری اسلامی در تعامل با برادران اهل سنت متجلی گردیده و بار دیگر الگوی ”هؤلاء الجعفریه“ به نمایش درآید.
- تعاملات علمی با بدنه جهان اسلام از طریق ایجاد کرسی های درسی و مراکز آموزشی مناسب از سر گرفته شود.
- برای مسائل اصلی جهان و خصوصا جهان اسلام مانند فلسطین، میانمار، سوریه، عراق و... کارگروههایی عملیاتی تشکیل و برای حل آنها گروههای مشترک از علما و نیز طلاب جوان سراسر جهان تشکیل گردند.
و گام هایی از این دست که با توجه به آمادگی اکثریت بدنه حوزه علمیه دور از تحقق و دسترس نیستند و طبعا آن روز است که ”قم“ به جایگاه حقیقی خویش در قبال انقلاب بزرگ اسلامی ایران نزدیک خواهد شد و انشاالله زمینه ساز ظهور حضرت حجت عج و مدیریت جهانی اسلام را مهیا خواهد نمود.
