تئوری تجزیه، در کتابهای غربی آمده است و این نظریه به طور مشخص در کتابهای اروپاییان مشهود است. ملتهای عرب برای آنکه بدانند انقلاب چیست و یا اینکه آیا انقلابشان بهار عربی است یا خزان عربی، پیرو نسخه غربی ها نیستند.
مترجم: امین عزیزی
در نشست مذکور که با حضور مسئولان مراکز مطالعاتی از کشورهای موریتانی، تونس، لیبی، لبنان، فلسطین و مصر برگزار شد، بیش از ده تن از اساتید دانشگاه، کارشناسان و نیز پژوهشگرانی از کشور ترکیه حضور داشتند که در رأس آنها «دکتر طه اوزان» مدیر مرکز پژوهش های «ستا» واشنگتن و «دکتر رمضان یلدرم» رئیس هیئت تحریریه مجله «الرؤیة» ترکیه، حضور داشتند.
تمام جهان عرب در خطر تجزیه
«دکتر یاسر علی» رئیس مرکز اطلاعات و حمایت از تصمیم گیری های دولت، ضمن اشاره به صلح جویانه و ظلم ستیزانه بودن انقلاب مردم مصر گفت: این مرکز در صدد انجام پژوهش هایی پیرامون مسائل اقتصادی و نیز همکاری با سایر مراکز پژوهشی جهان در آینده نزدیک می باشد.
«دکتر عبدالرحمن أحمد عثمان» رئیس مرکز بررسی های آفریقا در سودان، ضمن مطرح نمودن دیدگاه های خود درباره ی آینده ی جهان عرب، اظهار داشت که وضعیت سودان بر روی نقشه های بین المللی مانند وضعیت سوریه و لبنان نخواهد شد. وی در ادامه با طرح این سوال که آیا انقلاب های عربی خودجوش هستند و یا دست بیگانگان در آن ها دخالت دارد، گفت همانطور که در کتابها آمده و فلاسفه اذعان داشته اند، انقلاب سوریه چه پیروز باشد و چه متحمل شکست، پس از هفت سال به پایان خواهد رسید.
«احمد عثمان» هدف از مداخلات خارجی را ناکارآمد جلوه دادن انقلاب ها تا حد تجزیه کشورها دانست. او با اشاره به تجزیه سودان گفت که تمام جهان عرب در معرض این خطر قرار دارند و حتی مصر نیز از خطر طوفان تجزیه در امان نیست.
او در خلال سخنانش ضمن یادآوری این موضوع که تئوری تجزیه، در کتابهای غربی آمده است و این نظریه به طور مشخص در کتابهای اروپاییان مشهود است، اظهار داشت که ملتهای عرب برای آنکه بدانند انقلاب چیست و یا اینکه آیا انقلابشان بهار عربی است یا خزان عربی، پیرو نسخه غربی ها نیستند.
«دکتر خیر الدّین حسیب سعید»، مدیر مرکز مطالعات وحدت عربی در لبنان دلایل شکل گیری انقلاب های مصر، تونس و سوریه و نیز عدم شکل گیری آن را در بحرین، اردن و سایر کشورهای حاشیه ی خلیج عربی [فارس] را به عوامل مختلفی نسبت داد. وی گفت مادامی که ارتش، به صورت موازی با نظام حاکم قدم برمی دارد، شکل گیری انقلاب و پیروزی انتفاضه میسر نیست؛ حتی اگر اکثریت قاطع مردم با انتفاضه هم سو باشند.
در مصر، مسلمانان و قبطی ها در جریان انقلاب شرکت نمودند اما در اردن با وجود اینکه انتفاضه ای در حال شکل گیری بود، فرجام انقلاب مصر و تونس را دربرنداشت زیرا ارتش همچنان با نظام حکومتی اردن همگام بود.
از سویی دیگر موضع گیری نظام های حکومتی کشورهای حاشیه خلیج عربی [فارس] و در رأس آنها عربستان سعودی به گونه ای است که اجازه نمی دهند در یمن به عنوان نزدیکترین همسایه ی آنها، نظامی مردم سالار شکل بگیرد.
راه طولانی تا پیروزی نهایی در پیش است
«حسیب سعید» نیز ضمن اشاره به انقلاب فرانسه که زمان زیادی تا پیروزی نهایی آن به طول انجامید، گفت انقلاب های عربی هم اکنون در مرحله ی حساس انتقال قدرت قرار دارند و اشتباه محض است اگر بخواهیم در این مرحله نسبت به پیروزی یا شکست آنها قضاوتی داشته باشیم؛ زیرا مشکلاتی که انقلاب با آن مواجه خواهد شد بسیار بزرگتر از این گونه مسائل است.
وی با تأکید بر اینکه وضعیت کنونی مصر نیازمند سیاست های صحیح اقتصادی است و حزب اخوان المسلمین، برنامه ی اقتصادی معینی را دنبال نمی کرد، یادآور گردید که این مرحله نیازمند یک جبهه ملی و یا یک کمیسیون تاریخی است. او در خلال سخنانش نام گذاری بهار عربی را تحت عنوان «انقلاب»، امری نادرست ارزیابی نمود و ضمن سرکوب گر دانستن نظام حکومتی سوریه، انقلاب های کشورهای عربی را «انتفاضه» نامید.
وی مخالفان نظام سوریه را عجیب و دارای آشفتگی ارزیابی نمود و مدعی شدکه بیشتر سرکردگان انتفاضه سوریه در خارج از این کشور سکونت دارند. او در ادامه نظام سوریه را متمایز از نظام حکومتی مصر و سایر کشورهای عربی دانست و آن را نظامی حزبی و خانوادگی برشمرد که تغییر دادن آن امری آسان نیست و مخالفان آن نمی توانند به راه حلی در این باره دست پیدا کنند، چرا که به صورت واقع بینانه، نظام حکومتی سوریه همچنان استوار و مستحکم است.
مدیر مرکز مطالعات وحدت عربی، موضع گیری های برخی کشورهای عربی را در قبال سوریه را محکوم کرده و گفت ماده قانونی وجود دارد که مانع از مداخلات دولتها در امور یکدیگر می شود. همچنین ماده قانونی وجود دارد که حمایتهای مالی و نظامی همه کشورهای عربی را در هنگام تعرض یک کشور عربی از سوی دشمن، الزام آور و ضروری می داند.
«دکتر خالد المشوح» رئیس مرکز دین و سیاست عربستان سعودی نیز ضمن ابراز تعجب از سخنان «دکتر خیرالدین حسیب سعید» درباره نظام سوریه، با بیان اینکه جهانیان شاهد کشتار زنان و کودکان در سوریه هستند و می بینند که ملت سوریه در قربانگاه ها به سر می برند و هر لحظه میان امواجی از تهدید تسلیحات کشتار جمعی روزگار می گذرانند، گفت: انقلاب سوریه پس از اتمام چهار ماه آینده، خلع سلاح خواهد شد و قادر نخواهد بود از فرزندان و نوامیس خود دفاع کند. وی در ادامه گفت هرگاه ملتی کشته شود باید از کرامت و آزادیش حمایت شود؛ البته هر انسانی این موضوع را نمی پذیرد.
«خالد المشوح» همچنین تاکید کرد که عربستان سعودی در کنار مردم سوریه ایستاده است و هرکس چنین موضعی اتخاذ کند در واقع مسیر انسانیت را پیموده است. او در پایان، ضمن اظهار این مطلب که تعامل با سازمانهای قدیمی، هم سو و موازی با مسائل جهان عرب نیست، گفت: مقابله به مثل بر تمامی افعال ما سیطره یافته است. در حالی که هیچ جای مقایسه ای میان انقلاب های بهار عربی و انقلاب های غربی نیست. من اصرار می ورزم که برخلاف آنچه دکتر خیر الدین اظهار نموده و بهار عربی را انتفاضه خوانده است، جنبش های عربی را با نام انقلاب، نام گذاری نمایم. وی یادآور شد که آنچه در لیبی می گذرد بر خلاف آن چیزی است که در مصر و تونس اتفاق می افتد. تغییرات لیبی، تغییراتی بنیادین است.
«دکتر ولید محمد علی» پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک فلسطین، انقلاب های عربی را حرکتهای ظلم ستیزانه ی ملّی توصیف و تأکید نمود: «تنها موسسه ای که می تواند به صورت منظم فعالیت نماید، یک موسسه نظامی امنیتی است که از بیشترین میزان نظم و قدرت برخوردار است و می تواند دولتهای دیگر را تحت فرمان خود بگیرد.» وی در ادامه تصریح نمود که ملت ها اندک اندک درمی یابند که ایالات متحده آمریکا و سایر ابرقدرتها دیگر نمی توانند مانند گذشته از دولتی حمایت کنند اما با این وجود همچنان به اقدامات مداخله جویانه ی خود مشغول هستند.
این در حالی است که «دکتر محمد سید أحمد فال» مسئول مرکز پژوهش ها و بررسی های انسانی موریتانی ضمن اشاره به ویژگی های مشترک نظام های قبلی برخی کشورهای عربی با نظام های تازه تاسیس آن کشورها، ضمن تبیین این موضوع که در جریان بهار عربی، تنها انتقال قدرت از یک دولت به دولتی دیگر صورت گرفته است، بر تدوام فساد و استبداد و عدم ایجاد تغییرات اساسی تاکید کرد.
وی پس از طرح این پرسش که آیا بهار عربی در مسیر زوال قرار گرفته است یا خیر، پاسخ داد: افزایش یافتن میزان انتظارهای مردم از حاکمان جدید، به نوعی آن ملتها را دچار سرخوردگی نموده است و سوالاتی را از این دست در ذهنشان مطرح می نماید که چرا نظام های جمهوری سقوط نمودند اما نظام های سلطنتی همچنان پابرجا هستند؟ آیا بهتر این است که ارتش، رنگ و بوی سیاست به خود بگیرد و یا اینکه سیاست، روحیه ی نظامی گری پیدا کند؟»
«دکتر سنوسی محمد بسیکری» رئیس کل مرکز پژوهش و توسعه لیبی، ضمن بیان این که نظام حکومتی لیبی سقوط نموده و دستگاه امنیتی لیبی -که اصلی ترین اهرم قدرت آن نظام به شمار می آمد به طور کامل از بین رفته است، تاکید کرد که از این حیث، موضوع لیبی با مصر و تونس متفاوت است. وی در ادامه یادآور گردیده است که بخش دولتی مسئولیت نظارت بر امر توزیع و تولید را به عهده گرفته است.
وی درخصوص برکناری های سیاسی در لیبی گفت: «ممکن است بتوانیم بپذیریم که در مصر دو گونه گرایش و جهت گیری وجود داشته باشد اما ماجرا در لیبی کاملا متفاوت است به گونه ای که در همان زمان، بیش از نیمی از مردم لیبی همراه با رژیم گذشته در ورطه ی سقوط قرار گرفتند؛ آنان به ایجاد ساختاری شبیه به یک اتحادیه دست زدند که دربردارنده عناصر جاسوس رژیم گذشته بود.
آنها پانزده هزار نفر از کسانی که در دستگاه امنیتی لیبی مشغول کار بودند و سپس برکنار شدند، هستند. همچنین تعداد زیادی از فعالان دستگاه امنیتی لیبی در سطح فرامرزی نیز شامل این افراد می شدند که پس از برکناری هرکدام از آنها، عده ای دیگر با ارائه اندیشه ها و طرح های نوینی که در تجسید پیکره ی لیبی مفید بود، جذب می شدند. بنابراین جذب این افراد منوط به این امر بود که آنان بتوانند با رژیم سابق لیبی به صورت علمی تعامل برقرار کنند.
وی ضمن اظهار این مطلب که لیبی نیازمند وجود جمعی نیروی ملی گرا برای تشکیل پارلمان است، خواستار دستیابی هرچه سریع تر به همبستگی و آشتی ملی گردید و ابراز امیدواری کرد که آینده ی پیش رو، مسائل را دگرگون خواهد ساخت.
دست بیگانگان در قضایای اخیر مصر هویداست
«دکتر جواد الحمد» مدیر مرکز خاورمیانه اردن نیز ضمن با عظمت خواندن دولت مصر، بر دخیل دانستن دست بیگانگان در وقایع اخیر آن کشور خصوصا در ناآرام ساختن فضای این کشور اشاره، و بر نقش رسانه ها و شبکه های ماهواره ای که تمامی وقایع مصر را مخابره می نمایند، تاکید نمود.
«دکتر ابراهیم الدراوی» مدیر مرکز پژوهش های فلسطین در قاهره با تاکید بر اینکه جریانهای سیاسی مصر، در مقابل نظام فعلی و رئیس جمهور کنونی این کشور مواضع تندی اتخاذ نموده اند، اظهار داشت: رژیم گذشته نقشی اساسی در شکل گیری فضای کنونی مصر دارد چرا که هواداران «مبارک» علی رغم انجام انتخابات و انتخاب رئیس جمهور جدید، خواهان مداخله فوری ارتش هستند. وی در راستای همین مطلب تاکید کرد که وجود عناصر رژیم گذشته از مهم ترین عوامل بازدارنده تحرک مصر است.
وی در ادامه تاکید کرد که رابطه فلسطین با مصر یک رابطه ملی است و پس از پیروزی انقلاب مصر، قاهره توانست هزار و سیصد و پنجاه اسیر را در مقابل یک اسیر اسرائیلی به نام «شالیط» آزاد کند. وی بر این باور است که برخی نیروهای مخالف، سعی در سیاه نمایی مقاومت فلسطین دارند و در رسانه ملی مصر که تابع رژیم گذشته بوده است، همچنان ردپاهای رژیم سابق آن کشور دیده می شود.
کمپ دیوید کماکان پابرجاست
«دکتر عبدالرحمن شهاب»، مدیر مرکز پژوهشی اطلس فلسطین، تاکید می کند که شاید مصریان گمان کردند که در جریان جنگ غزه، مصر در کنار فلسطین ایستاد و ادامه یافتن جنگ جلوگیری کرد. این مردم اما نباید فراموش کنند که نظامی که آزادی را از ملت خود سلب کرده است نمی تواند آن را به ملت فلسطین ببخشد. این نظام تا کنون به پیمان کمپ دیوید پایبند است.
«دکتر احمد بان» مدیر مرکز پژوهش های نیل در مصر نیز با اشاره به اینکه نظام فعلی مصر، دقیقا همان اندیشه هایی را بازآفرینی می کند که رژیم گذشته نیز از آنها بهره می گرفته است، گفت: مردم مصر، ده ها سال در شرایط زیستی نامطلوب، با آب و هوایی آلوده و تغذیه ای نابسامان، بدون وجود آزادی زندگی نموده اند و این مشکلات را متوجه نظام حکومتی مصر ندانسته و در بیشتر زمینه ها متحمل شکست شده اند.
در چنین شرایطی همگی شاهد آن بودند که قانون جدید چگونه اجرایی گردید و همگی بخاطر دارند که در سال 2007 ، حُسنی مبارک اقدام به اصلاح برخی مواد قانون اساسی در جهت مورثی شدن حکومت مصر انجام داد و پس از انقلاب مصر و بعد از تصویب قانون اساسی جدید، در واقع همان چیزی به اجرا در آمد که در زمان رژیم سابق به اجرا در می آمد و در نتیجه رژیم حاکم به نوعی دست به دشمن تراشی زده است.
وی با ادعای اینکه رژیم کنونی مصر در بازگرداندن روحیه ی سرخوردگی به مردم مصر نقشی موثر داشته است، تاکید نمود از آنجا که هیچ کس نمی تواند دستاوردهای منفی و ناکامی های برجسته را نادیده بگیرد، رسانه مصر نیز قادر نیست که جز واقعیت، چیزی را به تصویر بکشد.
«حسن الرشیدی» مدیر مرکز عربی پژوهش های انسانی مصر با بیان این که اسلام گرایان در انتخابات با در اختیار داشتن پنجاه در صد آراء از سایر جریان های اسلامی سبقت گرفته اند، این ادعا را که دوران حکومت اسلام گرایان مصر به پایان رسیده است مردود دانست. او البته این را نیز گفت که اسلام گرایان مصری، در برخی مواقع به خطا رفته اند.
منبع: « الدین و السیاسه»