محبت حضرت زهرا «س» محدود و محصور به شیعیان نیست. محبت ایشان در میان تمامی مسلمین مشترک است. برای نمونه چند شعر از شعرای بزرگ اهل سنت در وصف حضرت سیدالنساء «س» را می آوریم:
خواجوی کرمانی
روشنان قصر کحلی گرد خاک پای او
سرمه چشم جهان بین ثریا کرده اند
با وجود شمسه گردون عصمت فاطمه
زهره را این تیره روزان زهرا کرده اند
خون او را تحفه سوی باغ رضوان برده اند
تا از آن گلگونه رخسار حورا کرده اند
(دیوان خواجوی کرمانی، ص 133 - 134)
***
منـــظومه محبت زهرا و آل او
(دیوان خواجوی کرمانی، ص 584)
عطار نیشابوری
بدو گفتم ز درویشی زهرا(س)
منـــظومه محبت زهرا و آل او
بـــر خــاطر کواکب از هر نوشته اند
دوشیزگان پرده نشین حریم قدس
نام بتول بر سر معجر نوشته اند
(دیوان خواجوی کرمانی، ص 584)
عطار نیشابوری
بدو گفتم ز درویشی زهرا(س)
مرا جان و جگر شد خون و خارا
کسی کاو خواجه هر دو جهان است
جهاز دخترش اینک عیان است
(الهی نامه، بخش هفدهم)
سنایی غزنوی
نشوى غافل از بنى هاشم
وز ید الله فوق ایدیهم
داد حق شیر این جهان همه را
جز فطامش نداد فاطمه را
(حدیقه.مدرس رضوى ص261)
اقبال لاهوری
مریم از یک نسبت عیسى عزیز
از سه نسبت حضرت زهرا عزیز
نور چشم رحمه للعالمین آن امام اولین و آخرین
آنکه جان در پیکر گیتى دمیدروزگار تازه آیین آفرید
بانوى آن تاجدار اهل أتى
مرتضى مشکل گشا، شیرخدا
پادشاه و کلبه اى ایوان او یک حسام و یک زره سامان او
مادر آن مرکز پرگار عشق مادر آن کاروان سالار عشق
آن یکى شمع شبستان حرم حافظ جمعیت خیر الامم
تا نشیند آتش پیکار و کین پشت پا زد بر سر تاج نگین
در نواى زندگى سوز از حسیناهل حق حرّیت آموز از حسین
سیرت فرزندها از امّهاتجوهر صدق و صفا از امّهات
مزرع تسلیم را حاصل بتولمادران را اسوه کامل بتول
بهر محتاجى دلش آنگونه سوخت با یهودى چادر خود را فروخت
نورى و هم آتشى فرمانبرش که رضایش در رضاى شوهرش
آن ادب پرورده ى صبر و رضا آسیاگردان و لب قرآن سرا
گریه هاى او ز بالین بى نیاز گوهر افشاندى بدامان نماز
اشک او برچید جبرئیل از زمین همچو شبنم ریخت بر عرش برین
رشته ى آیین حق زنجیر پاست پاس فرمان جناب مصطفى است
ورنه گرد تربتش گردیدمى سجده ها بر خاک او پاشیدمى
(اقبال لاهوری، رموز بیخودی)