ما مظهر انقلاب اسلامی در لبنان هستیم، انقلاب اسلامی در ایران الهام-بخش ماست. امام خمینی رهبر بزرگ و الهام بخش رؤسای ماست
با توجه به نوشتار قبلی در ماهیت انقلاب اسلامی، در این نوشته زمینه سازی برای بررسی «بازتاب انقلاب در لبنان» تقدیم می شود. قاعده بر این است که: انقلاب و یا هر حرکتی دیگر، بیشترین تاثیر را بر کشوری دارد که از آن تاثیر بیشتری پذیرفته باشد، یعنی یک رابطه متقابل برقرار باشد. به لحاظ تاریخی، لبنان از خاستگاه های اصلی تشیع بوده است؛ زیرا جناب ابوذر توسط فرماندار شام به لبنان تبعید شد و تاثیر گذار بر فرهنگ آن جامعه گردید؛ زیرا در عصر صفوی، جبل عامل لبنان کانون اعزام فقهای بزرگ جهت پرورش فقه شیعه در ایران و حمایت از دولت شیعی صفویه تلقی می-گردید؛ زیرا در تاریخ معاصر نیز، منطقه لبنان پرورشگاهی برای رجال دینی و انقلابی ایران همچون امام موسی صدر، شهید چمران و آسید احمدآقا خمینی و غیره بوده است.
قبل از انقلاب ، امام موسی صدر از جانب حوزه علمیه برای رسیدگی به اوضاع اسفبار شیعیان به لبنان اعزام شد. ایشان در لبنانی قدم نهاد که حیات یک طائفه بستگی به دو عامل داشت، اول: قدرت ذاتی و دوم: حمایت خارجی؛ ولی شیعیان از هر دو عامل بی بهره بودند؛ لذا آن عالم مجاهد با زحمات فراوان توانست ضمن برقراری اتحاد شیعیان و تقویت نهضت -احقاق حقوق آن ها، عامل اول را فراهم آورد. در ادامه ی کار با ایجاد مجلس اعلای شیعیان و رسمیت یافتن در پارلمان لبنان، امام موسی صدر به عنوان رهبر طائفه شیعه در لبنان مطرح شد و شیعه به عنوان طائفه ای قدرتمند تثبیت گردید. بعدها ایشان با استفاده از شیوه های جدید در مدیریت جامعه، به نیرو سازی و نظام سازی پرداخت و ارتباط گسترده با ایران و جامعه ی شیعی را تقویت نمود تا این که در سال 1972 با تأسیس تشکیلاتی سیاسی با عنوان: « المحرومین » و شاخه نظامی آن یعنی: «امل» که مخفف « افواج المقاومه اللبنانیه» است توانست به طور چشمگیری، شیعیان لبنان را سیاسی ـ تشکیلاتی نموده و اکثریت تحت ظلم و انزوا را به فعالان پر نفوذ اجتماعی تبدیل نماید.
به دلیل پیوستگی های عقیدتی، تاریخی و فرهنگی عمیق بین شیعیان ایران و لبنان بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شیعیان لبنان استقبال زیادی از انقلاب و ارتباط با ایران کردند. به خصوص این که از دست دادن رهبری امام موسی صدر احساس نیاز به یک حامی خارجی را بیشتر می-کرد؛ بنابراین پیروزی انقلاب باعث شد عامل دوم قدرت یعنی: حمایت-خارجی نیز شامل حال شیعیان لبنان شود؛ زیرا تمام طوایف سنی، مسیحی و یهودی حامیان خارجی داشتند ولی شیعیان از این عامل بی بهره بودند.
به دلیل ماهیت فرهنگی و ضد استکباری انقلاب، ارتباطی جدی بین دولت ایران و لبنان فراهم شد تا ایران بتواند حامی قدرتمندی برای تمامیت ارضی لبنان در مقابل اسراییل باشد و علاوه بر محکوم کردن اشغال جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی، حامی شیعیانی شود که محروم ترین اقشار جامعه هستند با این که اکثریت را تشکیل می دهند. بنابراین، ایران دائما خواستار ایجاد نظامی در لبنان بود که تأمین کننده حقوق مسلمانان و به ویژه شیعیان باشد. در همین راستا کمک های گسترده ای به مردم ارائه می نمود و این همدردی ها و حمایت ها باعث می شد تأثیر عمیقی در مسلمانان اعم از سنی وشیعه بر جای گذارد.
از آن جایی که صدور ارزشهای انقلاب اسلامی به کشورهای اسلامی وظیفه اساسی انقلاب است، یکی از اهداف عمده و بلند مدت سیاست خارجی انقلاب در لبنان بر این قرار گرفت و زمینه ساز ایجاد حزب الله به عنوان مولود معنوی انقلاب شد. یکی از اعضای حزب الله اشاره می کند: «ما مظهر انقلاب اسلامی در لبنان هستیم، انقلاب اسلامی در ایران الهام بخش ماست. امام خمینی رهبر بزرگ و الهام بخش رؤسای ماست» ؛ کما اینکه سیدحسن-نصرالله می گوید: «ما اعلام کرده ایم که بخشی از انقلاب اسلامی هستیم؛ لذا انقلاب اسلامی حق دارد به ما کمک کند؛ زیرا امام خمینی اعلام کردند که هرجا مبارزه علیه ظلم است ما هستیم».
پیروزی انقلاب باعث شد علاوه بر انسجام بیشتر شیعیان و پیوستن مستضعفان این کشور به حرکت های رهایی بخش و ضد صهیونیستی، از نظر کیفی اتفاق مهم دیگری بیفتد و آن این که ناخالصی و تفکرات انحرافی و نفوذی در صف شیعیان افشا و طرد گردد و یک جریان خالص با تفکر اسلامی ایجاد شود؛ کما اینکه انقلاب باعث ایجاد انشعاب در جنبش «امل» و تبدیل آن به دو جناح تابع انقلاب اسلامی و محافظه کار شد.
تأثیرات ناشی از انقلاب، نه تنها لبنان را به کانون حضور انقلاب اسلامی در جهان عرب تبدیل کرده است، بلکه این منطقه به مهم ترین کانال اثرگذاری ایران بر مسأله قدس، فلسطین و منازعه اعراب و رژیم صهیونیستی تبدیل گشته و در نتیجه، نقش آفرینی شیعیان در صحنه داخلی لبنان و در ارتباط با معادله قدرت اسراییل نیز، انعکاس عملی سیاست های ایران در لبنان تلقی شده است.
در پایان قابل ذکر است که، با توجه به هویت فرهنگی انقلاب، لازم است برای بررسی جدی تر تأثیر انقلاب در لبنان، ساخت فرهنگی آن توصیف شود تا علاوه بر کشف زمینه ها و ظرفیت های اثرپذیری آن از انقلاب، موانع فرهنگی اجتماعی لبنان برای صدور انقلاب نیز آشکار گردد. لذا در نوشتار بعدی به این مقوله پرداخته می شود.