«دو دولت» ؛ این احتمالا مهم ترین محوری بوده است که آمریکا طی سال های اخیر به زعم خود برای حل بحران فلسطین در پیش گرفته است. دور جدید مذاکرات با سفرهای چندباره جان کری وزیر خارجه آمریکا به منطقه چند ماهی است که آغاز شده تا طرح «دو دولت» دوباره و از طریق گفتگو پیگیری شود. آن چه در ادامه می آید، نگاهی به مواضع مختلف پیرامون طرح «دولت مستقل فلسطین» در سازمان ملل است که حالا دوباره در قالب همان طرح «دو دولت» از سوی آمریکا و البته این بار در نه سازمان ملل که در مذاکرات «صلح»، پیگیری می شود.
*سعید ساسانیان
«دولت مستقل فلسطین» این بار در سازمان ملل
در شصت و سومین مجمع عمومی سازمان ملل در مهرماه 90، محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین طرحی را مبنی بر درخواست تبدیل «عضویت ناظر تشکیلات خودگردان فلسطین» به «عضویت ناظر دولت مستقل فلسطین»(عضویت کامل) به بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد ارائه داد. بر اساس این طرح، کشور مستقل فلسطین در محدوده مرزهای 1967 یعنی بخش غربی رود اردن یا همان کرانه باختری، بخش شرقی شهر قدس و منطقه غزه و به پایتختی بیت المقدس شرقی و به عنوان صد و نود و چهارمین عضو سازمان ملل متحد درخواست شناسایی کرده بود. عباس زمانی که این طرح را ارائه کرد، گفت: «این تقاضا به معنای به رسمیت شناختن اسرائیل و در کنار آن به رسمیت شناختن فلسطین است و ما خواهان تحقق اهداف مورد نظر اسرائیل هستیم اما در عین حال خواهان تحقق اهداف مورد نظر فلسطین نیز می باشیم». او البته به فشارهای آمریکا هم اشاره کرده که چگونه مانع این طرح شده است. اما برای دستیابی یک کشور به عضویت کامل در سازمان ملل، موافقیت شورای امنیت ضروری است؛ امری که با اعلام قبلی آمریکا مبنی بر وتوی طرح در شوا، حساسیت آن بیشتر می شد. 20 آبان 90، کمیته عضویت شورای امنیت بیانیه ای صادر کرد و آب پاکی را روی دست محمود عباس ریخت. در این بیانیه آمده بود که این کمیته موفق نشده است به اجماع اعضای شورای امنیت درخصوص درخواست فلسطینی ها دست یابد. و این بازی آمریکا بود که با هماهنگی برخی اعضای شورای امنیت، شرایط را به گونه ای رقم زد تا ضمن فرار از پیامدهای وتوی طرح توسط خود او، اجماعی حاصل نشود و طرحی به تصویب نرسد.
از دولت مستقلِ عضوِ ناظر تا دولت مستقل غیرعضوِ ناظر!
شکست طرح عباس البته برای او پایان کار نبود. اگرچه دولت مستقل فلسطینی که عضو ناظر سازمان ملل باشد، با کارشکنی های آمریکا شکل نگرفت اما در 19 آذر 91، پس از مدت ها کش وقوس، سازمان ملل به ارتقای وضعیت فلسطین در این سازمان از «موجودیت مستقل» به «کشور غیرعضو ناظر» رای مثبت داد. این به معنای یک کشور مستقل فلسطینی بود که با 128 رای موافق، 9 رای مخالف و 41 رای ممتنع به تصویب رسیده بود و البته عضو سازمان ملل هم نبود. محمود عباس اما پس از آن چه که به زعم او یک پیروزی بود، دوباره از درد و رنج مردم فلسطین گفت. آمریکا هم حتی نتوانست خشم اش را نسبت به این طرح تقلیل یافته پنهان کند و هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا این مصوبه را مانعی برابر برقراری صلح دانست. نتانیاهو هم مثل همیشه به زمین و زمان تاخت. با این مصوبه، هیچ چیز برای فلسطین تغییر نکرد جز این که حالا تشکیلات خودگردان می توانست مانورهای سیاسی و حقوقی ای را مثلا در دادگاه لاهه علیه اسرائیل پیگیری کند.
آمریکا؛ موافق طرح دو دولت البته فقط از راه مذاکرات صلح!
آمریکا از همان ابتدا نه تنها مخالف طرح دو دولت نبود که حتی به شدت پیگیر اجرایی شدن آن هم بود. البته طرح این کشور برای فلسطین، چیزی شبیه همین مسائلی است که این روزها جان کری درپی اش است؛ تشکیل دولت مستقل فلسطینی با امتیازات بی حساب به اسرائیل. در سال 2009 وقتی جرج میچل، نماینده ویژه آمریکا در خاورمیانه برای «صلح» تلاش می کرد، ضمن تاکید بر تعهد واشنگتن برای تشکیل دو دولت مستقل گفته بود: «تشکیل دولت تنها راه حلی است که به درگیری های دو طرف پایان می دهد و اسرائیل و فلسطین باید به تعهدات خود درباره صلح پایبند باشند». با گسترش سیاست شهرک سازی صهیونیست ها در کرانه باختری و بیت المقدس شرقی، تنش ها میان دو طرف مذاکرات صلح افزایش یافت اما هیلاری کلینتون که آن روزها وزیر خارجه آمریکا بود، معتقد بود چون مذاکرات صلح هنوز متوقف نشده، پس باید به طرح «دو دولت» امیدوار بود. جتی صائب عریقات مذاکره کننده ارشد طرف فلسطینی پس از دیدار با ژنرال جونز آمریکایی که به نمایندگی از اوباما به منطقه آمده بود گفت: «جونز قول داد که آمریکا تمام تلاش خود برای دستیابی به صلح بر اساس راه حل تشکیل دو دولت را بکار خواهد بست و ورود به مذاکرات کمک دولت آمریکا به طرف فلسطینی را ممکن می سازد».عباس اما بیشتر از این ها تحت فشار افکار عمومی بود و ناچار شد در اعتراض به سیاست شهرک سازی اسرائیل و کمی هم اعتراض به جنگ 22 روزه، مذاکرات را متوقف کند و طرح دولت مستقل فلسطین را از طریق سازمان ملل و نه مذاکره پی بگیرد؛ امری که به هیچ وجه آمریکا نمی توانست آن را تحمل کند چرا که شکست سیاست «صلح» او در منطقه محسوب می شد، حقوق فلسطینیان به رسمیت شناخته شده بود و عملا دیگر شرایط برای امتیازگیری از طرف فلسطینی به نفع اسرائیل از دست می رفت. نتیجه این مخالفت هم در عدم تصویب طرح محمود عباس در شورای امنیت سازمان ملل خودش را نشان داد. حالا دوباره جان کری ماموریت یافته تا «دو دولت» را عملی کند. بازی اما همان بازی است؛ فشار بر تشکیلات خودگردان که امتیاز دادن را خوب بلد است.
اسرائیل؛ فلسطین هم چنان هیچ حقی ندارد!
صهیونیست ها اما هیچ گاه به صورت رسمی تن به طرح دو دولت ندادند؛ چه آن زمانی که آمریکا در سال 2009 با قدرت این طرح را از طریق مذاکرات «صلح» دنبال می کرد و چه آن زمانی که تشکیلات خودگردان، طرح را به سازمان ملل کشاند. البته صهیونیست ها در این خصوص، یک صدا نبودند. ایهود باراک در ژوئن 2009 از کابینه اسرائیل خواست تا این موضوع را بپذیرد. او که ریاست حزب چپ گرای کار را برعهده داشت گفت که حزبش معتقد است که اسرائیل باید از ایده اوباما مبنی بر پذیرفتن توافق های پیشین و حل فراگیر منطقه ای استقبال کند و به طرح «دو دولت» که در توافق نقشه راه هم آمده تن بدهد. اگرچه در صداقت چپ های اسرائیل در این خصوص واقعا تردید است اما در عرصه عمل، کابینه تندرو و راست گرای این رژیم به نخست وزیری نتانیاهو زیر بار این طرح نرفت. شهرک سازی های گسترده اگرچه عباس را از میز مذاکره فراری داد اما حالا هم (از سال 2013) که او دوباره تن به مذاکره داده، این شهرک سازی ها با قوت بیشتری از سوی نتانیاهو ادامه دارد و عباس مثل اتحایه اروپا و حتی برخی اوقات مثل آمریکا، فقط این سیاست را محکوم می کند! و این در حالی است که اسرائیل اساسا اعتقادی به پذیرش کم ترین حقوق فلسطینی ها ندارد؛ چه از طریق مذاکره و چه از طریق سازمان ملل. به همین دلیل وقتی طرح «دولت مستقل فلسطین» در سازمان ملل مطرح شد، کارشکنی های صهیونیست ها مانع از تصویب آن شد. اسرائیل حتی طرح حداقلی و نسبتا تشریفاتی «دولت مستقل غیرعضو ناظر» فلسطین در سازمان ملل را که بعد از طرح «دولت مستقل عضو» ارائه شد را هم بی اساس خواند. حالا و در دور جدید مذاکرات که چند ماهی است آغاز شده، هم چنان اسرائیل بر گسترش شهرک های خود اصرار دارد و جز آزادسازی برخی اسرای فلسطینی در قالب مذاکرات «صلح» که البته چندین برابر آن ها را دوباره دستگیر کرده است، کم ترین پایبندی ای به فرایند مذاکرات ندارد.
اتحادیه اروپا؛ حمایت از اسرائیل با چاشنی انتقاد
اگرچه اتحادیه اروپا هیچ گاه از حمایت خود از اسرائیل نخواهد کاست اما بر سر شهرک سازی، ماجرا کمی متفاوت است. بارها و بارها این اتحادیه شهرک سازی اسرائیل را محکوم کرده که همیشه این محکومیت ها در حد محکومیت می ماند و خبری از اقدام عملی نبود. اما این اتحادیه در دستور العملی که 16 جولای 2013 صادر کرد، هرگونه کمک مالی، تامین بودجه، اهدای جایزه و کمک هزینه تحصیلی به اسرائیل را به اقدام تل آویو در الحاق یک بند مبنی بر حذف هرگونه شهرک سازی منوط کرده است. بر اساس این دستور العمل، از سال 2014 میلادی هر یک از نهادها و موسسات اسرائیل که قصد شرکت در پروژه های مالی مورد حمایت اتحادیه اروپا را دارند باید از هرگونه فعالیت مستقیم یا غیرمستقیم در سرزمین های اشغالی 1967 یعنی کرانه باختری رود اردن، شرق بیت المقدس و بلندی های جولان مبرا باشند. اجرای این دستور العمل تنبیهی البته اعتراض اسرائیل را در پی داشت. این اقدامات اگرچه تاثیری بر روند شهرک سازی اسرائیل نگذاشته اما می توان آن را نشانه ای دانست که نظر اتحادیه اروپا در خصوص طرح «دو دولت» را متفاوت از آمریکا می کند کما این که نظر اعضای این اتحادیه در سازمان ملل و شورای امنیت نیز در خصوص طرح «دولت مستقل فلسطین»، نزدیک به تشکیلات خودگردان بود که البته به جایی نرسید. این نگاه هم چنان از سوی این اتحادیه نسبت به مذاکرات صلح کنونی ادامه دارد.
اتحادیه عرب؛ همه چیز فدای سازش با اسرائیل!
در طرح های متنوع و متعددی که به عنوان صلح اعراب و اسرائیل طی سال های گذشته مطرح شده، طرحی که در سال 2013 از سوی هیئت وزارتی اتحادیه عرب مطرح شده است، شاید ننگین ترین آن ها به لحاظ میزان امتیازاتی باشد که به رژیم صهونیستی داده می شود. این طرح که ادامه طرح 2002 عربستان سعودی است، دچار برخی اصلاحات شده است تا احتمال پذیرش آن از سوی اسرائیل افزایش یابد. در طرح ننگین صلح 2002 عربستان که مورد موافقت اتحادیه عرب قرار گرفت، بر عقب نشینی اسرائیل از سرزمین های اشغال شده در 1967 شامل بلندی های جولان و بیت المقدس شرقی و پذیرش تشکیل یک دولت فلسطینی به پایتختی بیت المقدس شرقی و هم چنین یافتن راه حلی برای بازگشت آوارگان فلسطینی تاکید شده بود. از سوی دیگر و در عوض پذیرش این شروط از سوی رژیم صهونیستی، کشورهای اتحادیه عرب به نزاع! خود با اسرائیل پایان داده و مناسبات عادی میان آن ها و این رژیم برقرار می شد. اما در نشست اردیبهشت 92 هیئت وزارتی اتحادیه عرب در آمریکا هیچ نشانی از موارد فوق نیست، نه از قدس سخنی به میان آمده و نه از مساله آوارگان فلسطینی، حتی در خصوص بازگشت به مرزهای قبل از 1967 نیز بناست برخی امتیازات به اسرائیل داده شود مانند این که اسرائیلی ها از مرزهای 1967 عقب نشینی کنند اما شهرک های شان باقی بماند! با این طرح، کاملا مشخص است که اعراب منطقه، چقدر از طرح دو دولت آمریکا خشنودند.
حماس؛ هم چنان مقاوم
اگرچه حماس از همان ابتدا، بر گزینه مقاومت اصرار داشته و دارد به هیچ وجه حاضر نشده تن به پذیرش مذاکرات «صلح» دهد اما وقتی عباس می خواست طرح «دولت مستقل فلسطین» را به سازمان ملل ببرد، کمی ابهام در مواضع حماس قابل مشاهده بود؛ با این طرح چگونه باید برخورد کرد؟ البته در نهایت هنیه نخست وزیر دولت منتخب فلسطینی حرف نهایی را مطرح کرد: «حماس در هر نقطه ای از خاک فلسطین یا هر جزء آن که دولت فلسطین در آن شکل بگیرد، با آن همراه خواهد بود، ولی این همراهی دو شرط خواهد داشت؛ شرط اول به رسمیت نشناختن اسرائیل و شرط دوم از دست ندادن حتی یک وجب از خاک فلسطین؛ دولت در حالی برپا می شود که سرزمینش آزاد شده باشد و عزتش محفوظ باشد». این شرط ها البته هیچ گاه برای تشکیلات خودگردان مهم نبود. حالا و در دور جدید مذاکرات، مواضع حماس هم چنان همانی است که بود؛ تاکید بر مقاومت و نفی مذاکراتی که همه اش امتیازدهی است. «سامی ابوزهری» سخنگوی حماس چندی قبل گفته بود که ما با اصل مذاکرات با رژیم صهیونیستی مخالف هستیم زیرا صرف نشستن با این رژیم بر سر یک میز امتیازدهی است.
سخنرانی دکتر خالد مشعل درباره طرح دولت مستقل فلسطینی - دانلود
جهاد اسلامی؛ مقاوم تر از همیشه
برخلاف حماس که نسبت به طرح «دولت مستقل فلسطین» در سازمان ملل، ابتدا کمی با ابهام سخن می گفت، جنبش جهاد اسلامی از همان ابتدا طرح «دو دولت» را خطرناک ترین طرح صهیونیستی معرفی کرد چرا که جنبش های مقاومت در صورت تشکیل دولت مستقل فلسطینی، خلع سلاح شده و آوارگان هم حق بازگشت به سرزمین های خود را نخواهند داشت.
ایران و پایان یک ابهام؛ فلسطین یعنی از نهر تا بحر
«فلسطین همه فلسطین است»؛ این اصلی ترین زاویه نگاه جمهوری اسلامی ایران به اصلی ترین مسئله جهان اسلام است که از 1357 تا کنون ادامه دارد. اما با همه این ها، وقتی عباس طرحش را به سازمان ملل برد، کارشناسان ایرانی خاورمیانه و حتی برخی سیاسیون بر سر چگونگی موضع ایران نسبت به طرح، سخنان متفاوتی مطرح کردند به گونه ای که می شد فضای ابهام زده را کاملا مشاهده کرد. اما سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجلاس بین المللی حمایت از انتفاضه مردم فلسطین در مهر 90 نه تنها پایانی بر این ابهامات در عرصه داخلی بود که حتی بر موضع محکم حماس نیز اثر گذاشت. ایشان در آن اجلاس فرمودند: «مدّعای ما آزادی فلسطین است، نه آزادی بخشی از فلسطین . هر طرحی که بخواهد فلسطین را تقسیم کند، یکسره مردود است. طرح دو دولت که لباس حق به جانبِ «پذیرش دولت فلسطین به عضویت سازمان ملل» را بر آن پوشانده اند، چیزی جز تن دادن به خواسته صهیونیستها یعنی «پذیرش دولت صهیونیستی در سرزمین فلسطین» نیست. این به معنی پایمال کردن حق ملت فلسطین، نادیده گرفتن حق تاریخی آوارگان فلسطینی ، و حتی تهدید حق فلسطینیان ساکن سرزمینهای ١٩٤٨ است. به معنای باقی ماندن غده ی سرطانی و تهدید دائمی پیکره ی امت اسلامی، مخصوصاً ملتهای منطقه است. به معنای تکرار رنجهای دهها ساله و پایمال کردن خون شهدا است. هر طرح عملیاتی باید بر مبنای اصل: «همه فلسطین برای همه مردم فلسطین » باشد. فلسطین، فلسطینِ « از نهر تا بحر » است، نه حتی یک وجب کمتر. البته این نکته نباید نادیده بماند که ملت فلسطین همانطور که در غزه عمل کرده اند، هر بخش از خاک فلسطین را که بتوانند آزاد کنند، به وسیله دولت برگزیده خود، اداره امور آن را برعهده خواهند گرفت ولی هرگز هدف نهائی را از یاد نخواهند برد». سیاست کلی ایران هم چنان در قبال «دو دولت»، نفی است چرا که فلسطین یعنی «از نهر تا بحر».
سخنرانی رهبر معظم انقلاب در کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین - دانلود