مابین شیعه و اخوان

 استاد سالم البهنساوى- یکى از متفکرین اخوان در کتاب خود میگوید: از زمانی که جمعیت تقریب بین مذاهب اسلامی شکل گرفت که امام البنا و امام قمی در آن سهیم بودند همکاری بین اخوان المسلمین و شیعه وجود داشت که منجر به بازدید امام نواب صفوی در سال 1954 از قاهره شد. عمر التلمسانی مرشد عام اخوان در کتاب "حسن البنا، الهام گر هدیه داده شده" ص78 می گوید:" اصرار او (حسن البنا) در زمینه وحدت به حدی رسید که به دنبال اجلاسی بود که تمام فرق اسلامی را دربرگیرد تا اینکه خداوند همه را به سمتی هدایت کند که از تکفیر یکدیگر اجتناب کنند مخصوصا که قران ما واحد است و دین ما واحد است و رسول ما واحد است و خدای ما واحد است. وی همچنین برای این هدف برای مدتی نه چندان کوتاه در مرکز عمومی میزبان شیخ محمد قمی یکی از بزرگان علمای شیعه بود همچنانکه معروف است که امام البنا در خلال حج سال 1948 با آیت الله کاشانی مرجع شیعی دیدار کرد که استاد عبدالمتعال الجبری یکی از شخصیت های امروز اخوان المسلمین و از شاگردان شهید در کتاب خود "چرا حسن البنا کشته شد" به آن اشاره می کند و از روبین جکسون نقل می کند:" اگر زندگی این مرد (منظور حسن البنا) ادامه داشت ممکن بود اتفاقات زیادی در این کشورها رخ دهد و خصوصا اگر حسن البنا و آیت الله کاشانی پیشوای ایرانی با هم متفق می شدند که اختلافات شیعه و سنی را برطرف کنند و این دو در سال 48 در حجاز با هم دیدار کردند و بنظر می رسد که آنها با هم تفاهم کرده بودند و اگر ترور انجام نمی شد به نقطه ی مهمی رسیده بودند." استاد الجبری سپس خود عنوان می کند:" روبیر درست فکر می کرد و او تلاش امام را در تقریب بین مذاهب اسلامی درک کرده بود."
همچنین عمر التلمسانی در کتاب اخیر خود می گوید: " در دهه چهل تا جاییکه به یاد دارم سید قمی- که شیعه مذهب می باشد- به عنوان مهمان به مرکز عمومی می آید و در آن زمان امام شهید بطور شدیدی روی تقریب کار می کرد تا اینکه دشمنان اسلام از تفرقه بین مذاهب بعنوان منفذی استفاده نکنند و یک روز از او در مورد مقدار اختلاف بین اهل سنت و شیعه سوال کردیم و ما را از ورود به این قبیل مسائل که شایسته نیست مسلمانان خود را به آن مشغول کنند نهی کرد. ما به ایشان گفتیم: ما از روی تعصب یا گسترش اختلاف بین مسلمانان در این مورد سوال نکردیم بلکه فقط برای اینکه بدانیم چون بین شیعه و سنی خیلی چیزها نوشته شده و ما وقت نداریم همه آن را مطالعه کنیم. ایشان فرمودند: بدانید اهل سنت و شیعه مسلمان هستند و آنها را کلمه لااله الا الله و محمد رسول الله جمع می کند و این اصل عقیده است که سنی و شیعه در آن مشترکند اما اختلاف بین آنها دراموری است که تقریب بین آنها ممکن است.
از مواضع امام شهید این چند حقیقت مهم را برداشت می کنیم از جمله:
1- سنی و شیعه هرکدام بعنوان مسلمان به دیگری می نگرد
2-دیدار و تفاهم بین این دو و رفع اختلافات ممکن و مطلوب است و این وظیفه جنبش اسلامی بیدار و ملتزم است
این مطلب و آنچه دکتر اسحاق موسی الحسینی در کتاب خود "اخوان المسلمین بزرگترین جنبش اسلامی جدید "ذکر کرده تایید می کند .بعضی طلاب شیعه که در مصر درس می خواندند وبه جماعت اخوان ملحق شدند. معروف است که صفوف اخوان المسلمین در عراق تعداد زیادی شیعه امامیه اثنی اشری را شامل می شد و وقتی نواب صفوی از سوریه بازدید کرد و با دکتر مصطفی السباعی دبیرکل اخوان دیدار کرد و سباعی از او شکایت کرد که برخی جوانان شیعه به جنبشهای سکولار و ملی ملحق می شوند نواب در یکی از منابر خود در برابر جمع زیادی از جوانان شیعه و سنی گفت:"هرکس می خواهد جعفری حقیقی باشد پس به اخوان المسلمین ملحق شود."
اما نواب صفوی کیست؟ رهبر سازمان شیعی فدائیان اسلام. استاد محمد علی الفنادی در کتاب خود"بزرگترین جنبشهای اسلامی در عصر جدید"صفحه 105از برنارد لوییس نقل می کند"و علیرغم مذهب شیعه آنها به ایده وحدت اسلامی معتقدند که تا حد زیادی به ایده اخوان مصر نزدیک است و بین آنها تماس هایی وجود دارد" و استاد الفنادی برخی اصول فداییان اسلام را خلاصه می کند: "اولا:اسلام نظام کاملی است برای زندگی. دوما: بین مسلمانان یا بین شیعه و سنی طائفه گرایی وجود ندارد" سپس از نواب نقل میکند:" باید با اتحاد برای اسلام کار کنیم و همه چیز بجز تلاشمان در راه عزت اسلام را فراموش کنیم، آیا زمان آن نرسیده است که مسلمانان بیدار شوند و اختلاف را ترک کنند؟
"استاد فتحی یکن در کتاب "دایره المعارف جنبشها" جلد 1 صفحه 163 در مورد بازدید نواب صفوی از قاهره و اشتیاق شدیدی که از طرف اخوان المسلمین با آن مواجه شد صحبت میکند سپس درمورد صدور حکم اعدام برای وی از طرف شاه میگوید: "این حکم بیرحمانه بازتاب شدیدی در کشورهای اسلامی داشت و انسانهای مسلمانی که قهرمانیهای نواب و جهاد او را دیده بودند به خشم آمدند و ضد این حکم قیام کردند و هزاران تلگراف از تمام عالم اسلامی وارد شد که حکم ضد مجاهد مومن را ضایعه ای بزرگ در زمان معاصر میدانستند محکوم کردند و اینچنین یک مسلمان شیعه در نظر استاد فتحی یکن تبدیل به یکی از بزرگترین شهدای اخوان میشود که عنوان میکند نواب و یارانش با شهادت خود به "قافله شهدای جاودانی که خون پاکشان راه ازادی و فداکاری خواهد بود ملحق شدند و این اتفاق وقتی محقق شد که انقلاب اسلامی در ایران برپا شد و عرش شاه طغیانگر به لرزه درآمد و وعده خدا محقق شد که"ولقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلین انهم لهم المنصورون و ان جندنا لهم الغالبون"
همچنین استاد یکن در کتاب خود"اسلام: ایده،جنبش و انقلاب" همان موضع را تکرار میکند و در مجله المسلمون که اخوان المسلمین آن را صادر میکرد (سال 1956) تحت عنوان "با نواب صفوی" میگوید: شهید عزیز ارتباط دهنده مسلمانان بعنوان مهمان در منزل خود در قاهره در ایام بازدیدش از مصر وارد شده بود در ژانویه 1954، سپس مجله نظر خود را در مورد بازداشتهای اخوان نقل میکند: هنگامی که طغیانگران به مسلمانی در هرجا ظلم میکردند واجب است مسلمانان اختلافات مذهبی خود را کنار بگذارند و در آلام و رنجهای برادران خود شریک میشدند. شکی نیست که ما با بضاعت اسلامی مثبت خود میتوانیم نقشه های دشمنان جهت اختلاف بین مسلمانان را باطل کنیم و نمیتوانیم تفاوت فرق مذهبی را از بین ببریم و کاری که باید انجام دهیم در جهت توقف و منع بکارگیری این وضعیت بنفع مغرضین است."
قبل از اینکه به موضع جماعت تقریب بازگردیم یکبار دیگر اشاره میکنیم که دبیرکل اخوان در یمن ولو برای سالهای کوتاه شیعه زیدی بوده که استاد عبدالحمید الزندانی میباشد و در ماه می85 برای سخنرانی درمورد اعجاز قران به قاهره دعوت شد و معروف است که تعداد زیادی از احوان المسلمین در یمن شمالی از شیعیان هستند.